کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غالوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غالوس
لغتنامه دهخدا
غالوس . [ غال ْ لو ] (اِخ ) ابن ابی اصیبعه نام وی را در زمره ٔ اطبائی آورده که در فترت میان افلاطون و اسقلیبیوس دوم میزیسته اند، و مدت این فترت هزار و چهارصد و بیست سال بوده است . رجوع به عیون الانباء ج 1 صص 23 و 33 شود. ابن الندیم بنقل از یحیی النحو...
-
واژههای همآوا
-
قالوس
لغتنامه دهخدا
قالوس . (اِ) نام نوائی و لحنی باشد از موسیقی . (برهان ).موضعی است که نوای قالوسی بدان منسوب است و گاهی نوا را قالوس نیز گویند بحذف یا : همی تا برزند آواز بلبلها به بستانهاهمی تا برزند قالوس خنیاگربه مزمرها. منوچهری .گهی چکاوک و گه راهوی و گهی قالوس ....
-
قالوس
لغتنامه دهخدا
قالوس . (اِخ ) موضعی بوده در ولایت رستمدار مازندران قریب به شهررویان که در این زمان به نور و کجور معروف است و از ابنیه ٔ منوچهر بوده . و آن محل را جالوس مینامیده اند و بعد از غلبه ٔ عرب بر بلاد فارس قالوس معرب آن شده چنانکه کاوس را نیز معرب کرده قابو...
-
قالوس
لغتنامه دهخدا
قالوس . (اِخ ) نام یک رومی معروف . (فرهنگ شاهنامه ص 209). نام سفیر قیصر به دربار لهراسب : یکی نامور بود قالوس نام خردمند و بادانش و رای و کام .فردوسی .
-
قعلوس
لغتنامه دهخدا
قعلوس . [ ] (اِ) غار است . (فهرست مخزن الادویه ).