کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عیکة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عیکة
لغتنامه دهخدا
عیکة. [ ع َ ک َ ] (ع اِ) درختان بهم پیچیده ، و انبوه از هر درخت . و کنارستان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). یکی آن عَیک . (از اقرب الموارد). رجوع به عیک شود.
-
واژههای همآوا
-
ایکة
لغتنامه دهخدا
ایکة. [ اَ ک َ ] (ع اِ) درختان باهم پیچیده یا بیشه ٔ درختان کنار و پیلو. (منتهی الارب ) (آنندراج ). بیشه . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 23). مرغزار. ج ، ایکات . (مهذب الاسماء). || انبوهی از هر درخت که باشد حتی نخلستانی را هم ایکة گویند. (آنندرا...
-
جستوجو در متن
-
عیک
لغتنامه دهخدا
عیک . [ ع َ ] (ع اِ) درختان بهم پیچیده . و لغتی است در «ایک ». یکی آن عیکةاست . (از اقرب الموارد). رجوع به عیکة و ایک شود.
-
انبوه
لغتنامه دهخدا
انبوه . [ اَم ْ ] (ص ) بسیار، خواه بسیاری مردم و خواه چیزی دیگر. (از برهان قاطع). بسیار و متعدد. (ناظم الاطباء). بسیار. (انجمن آرا). بسیار. متعدد. کثیر. (فرهنگ فارسی معین ) : بر مقدمه ٔ او احنف قیس بود و سپاهی انبوه با او بودند. (تاریخ سیستان ). احمد...
-
درخت
لغتنامه دهخدا
درخت . [ دَ / دِ رَ ] (اِ) ترجمه ٔ شجر. (آنندراج ). هر گیاه خشبی که دارای ریشه وتنه و ساقه و شاخه ها بود. شجر. نهال . (ناظم الاطباء).رستنی بزرگ و ستبر که دارای ریشه و ساقه و شاخه ها باشد. شجر که از دار ضعیف تر است . غالباً درخت به گیاهانی گویند که سا...