کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عیعاة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عیعاة
لغتنامه دهخدا
عیعاة. [ ع َ ] (ع مص ) زجر کردن گوسپند را بکلمه ٔ «عا» و نحو آن . (از منتهی الارب ). زجر کردن میشها را به کلمه ٔ «عا» و «عو».(از ناظم الاطباء). زجر کردن گوسفندان را و «عای » گفتن . (از اقرب الموارد). عیعاء. رجوع به عیعاء شود.
-
جستوجو در متن
-
عیعاء
لغتنامه دهخدا
عیعاء. (ع مص ) بمعنی عیعاة است . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عیعاة شود.