کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عیسی نه ماهه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عیسی نه ماهه
لغتنامه دهخدا
عیسی نه ماهه . [ سی ِ ن ُه ْ هََ / هَِ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از خوشه ٔ انگور است .(از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). خوشه ٔ انگوری که ازآن شراب سازند. (فرهنگ فارسی معین ). || کنایه از شراب انگوری . (از آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
عیسی بصری
لغتنامه دهخدا
عیسی بصری . [ سا ب َ ری ی ] (اِخ )نام طبیبی است که ابن البیطار در مفردات از او روایت کرده است ، از جمله در کلمه ٔ شقایق النعمان . و ظاهراً همان عیسی بن علی است . رجوع به عیسی (ابن علی ) شود.
-
عیسی حمدی
لغتنامه دهخدا
عیسی حمدی . [ سا ح َ ] (اِخ ) ابن احمدبن عیسی شهادی حسینی . از اطبای دانشمند مصر بود. بسال 1260 هَ . ق . در اسکندریه متولد شد و علم طب را در مصر و پاریس فراگرفت . بسال 1872 م . کتابی در موضوع ختان به مجمع علوم طبی مونت پلیه عرضه داشت و به عضویت مجمع ...
-
عیسی دهقان
لغتنامه دهخدا
عیسی دهقان . [ سی ِ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شراب انگوری است . (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
عیسی مریم
لغتنامه دهخدا
عیسی مریم . [ سی ِ م َرْ ی َ ] (اِخ ) عیسی پسر مریم . عیسی بن مریم . رجوع به عیسی (ابن مریم ) شود : ازبرای رغم من گوئی ازین میدان حسن عیسی مریم برفت و موسی عمران بماند.سنائی .
-
عیسی آباد
لغتنامه دهخدا
عیسی آباد. [ سا ] (اِخ ) از طسوج الدور، به ناحیت قم است . رجوع به تاریخ قم ص 117 شود.
-
عیسی آباد
لغتنامه دهخدا
عیسی آباد. [ سا ] (اِخ ) دهی از دهستان کلاترزان بخش رزاب شهرستان سنندج با 400 تن سکنه . آب آن از چشمه و رودخانه ٔ محلی . محصول آن غلات ، توتون ، حبوب ، لبنیات و مختصری صیفی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
عیسی آباد
لغتنامه دهخدا
عیسی آباد. [ سا ] (اِخ ) دهی از دهستان میزدج بخش حومه ٔ شهرستان شهرکردبا 556 تن سکنه . آب آن از چشمه و رودخانه ٔ سراب . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
عیسی آباد
لغتنامه دهخدا
عیسی آباد. [ سا ] (اِخ ) دهی جزء دهستان بزچلو از بخش کمیجان شهرستان اراک با 767 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات و بنشن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
عیسی آباد
لغتنامه دهخدا
عیسی آباد. [ سا ] (اِخ ) دهی جزء دهستان پشت گدار بخش حومه ٔ شهرستان محلات با 186 تن سکنه . آب آن از قنات و چشمه سار. محصول آن غلات ، صیفی ، پنبه ، انگور و بادام است .مزارع چشمه فیروزکوه ، قتلو، مالیان ، مالگاه و کهریزجزء این ده است . (از فرهنگ جغرافی...
-
عیسی آباد
لغتنامه دهخدا
عیسی آباد. [ سا ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش دستجرد شهرستان قم با 253 تن سکنه . آب آن از قنات و در بهار از رود منصورآباد. محصول آن غلات ، بنشن ، انگور، گردو و زردآلوست . از آثار باستانی بقعه ٔ امام زاده زکریا و پل آجری قدیمی روی رودخانه ٔ منصور...
-
عیسی باغ
لغتنامه دهخدا
عیسی باغ . [ سا ] (اِخ ) دهی از دهستان بام بخش صفی آباد شهرستان سبزوار با 188 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
عیسی بیگلو
لغتنامه دهخدا
عیسی بیگلو. [ سا ب َ ](اِخ ) دهی جزء دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان با 135 تن سکنه . محصول آن غلات . آب آن رودخانه ٔ قزل اوزن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
عیسی خندق
لغتنامه دهخدا
عیسی خندق . [ سا خ َ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان کارکند بخش مرکزی شهرستان شاهی با280 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، برنج ، پنبه ، کنجد و صیفی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).