کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عکوة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عکوة
لغتنامه دهخدا
عکوة. [ ع ُک ْ وَ ] (ع اِ) پست مقل . ج ، عُکی ̍: عاکی ؛ عکوةفروش و آزمند آن . (منتهی الارب ).
-
عکوة
لغتنامه دهخدا
عکوة.[ ع َک ْ وَ ] (اِخ ) شاعری است تمیمی . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
عکا
لغتنامه دهخدا
عکا. [ ع ُ / ع ُ کَن ْ ] (ع اِ) ج ِ عُکوة. (اقرب الموارد). رجوع به عکوة شود.
-
عکاء
لغتنامه دهخدا
عکاء. [ ع ِ ] (ع اِ) ج ِ عُکوَة. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به عکوة شود.
-
عکی
لغتنامه دهخدا
عکی . [ ع َ کا / ع ُ کَن ْ ](ع اِ) ج ِ عُکوة. (منتهی الارب ). رجوع به عکوة شود.
-
عکوتان
لغتنامه دهخدا
عکوتان . [ ع ُ وَ ] (اِخ ) تثنیه ٔ عکوة است و آن نام دو کوه بلند است مشرف بر زبید در یمن . (از معجم البلدان ).
-
درشت
لغتنامه دهخدا
درشت . [دُ رُ ] (ص ) زبر. زمخت . خشن . مقابل نرم و لین . اخرش . (تاج المصادر بیهقی ). اخشب . اِرْزَب ّ. (منتهی الارب ). اقض . (تاج المصادر بیهقی ). اقود. اکتل . (منتهی الارب ). ثقنة. (دهار). جادس .جاسی ٔ. جحنش . جرعب . جشیب . جلحمد. جِلَّوذ. خَشِب . ...