کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عودقة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عودقة
لغتنامه دهخدا
عودقة. [ ع َ دَ ق َ ] (ع اِ) آهنی است سرکج که بر سر آن گوشت پاره ای نصب کنند برای صید گرگ تا وقت اوباریدن در گلویش آویزد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آهنی است که دارای گوشتی میباشد و برای گرگ نصب میگردد تا در گلویش آویزد. (از اقرب الموا...
-
عودقة
لغتنامه دهخدا
عودقة. [ ع َ دَ ق َ ] (ع مص ) دست انداختن در جوانب حوض ، مانند طالب چیزی . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). داخل کردن دست در اطراف چاه و حوض ، گویی که در جستجوی چیزی باشد. (از اقرب الموارد). || بگمان کاری کردن که یقین آن نداشتن . (از اقرب الموارد...
-
جستوجو در متن
-
عودق
لغتنامه دهخدا
عودق . [ ع َ دَ ] (ع اِ) آهنی است با شاخه های سرکج که بدان دلو و جز آن را از چاه برآرند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خُطّاف دلو. (از اقرب الموارد). عودقة. عَدوَقة. رجوع به عودقة و عدوقة شود. ج ، عُدُق . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
چنگ قلاب
لغتنامه دهخدا
چنگ قلاب . [ چ َ ق ُل ْ لا ] (اِ مرکب ) چنگی که دارای قلاب است و بدان اشیاء را از محلی نزدیک کشند. عودق . عدوقه . عودقه . رجوع به چنگک شود.
-
عدوقة
لغتنامه دهخدا
عدوقة. [ ع َ ق َ ] (ع اِ) عودقة. عودق . (منتهی الارب ). آهنی است با شاخه های سرکج که بدان دلو و جز آن را از چاه برآرند. ج ، عُدُق . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).