کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عوجان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عوجان
لغتنامه دهخدا
عوجان . [ ع َ وَ ] (اِخ )جویی است . (منتهی الارب ). نام نهر قُوَیق که در حلب در مقابل کوه جَوشن قرار دارد. (از معجم البلدان ).
-
واژههای همآوا
-
اوجان
لغتنامه دهخدا
اوجان . (اِخ ) دهی است از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند دارای 565 تن سکنه . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 شود.
-
اوجان
لغتنامه دهخدا
اوجان . (اِخ ) دهی است جزء دهستان دشتابی بخش بویین شهرستان قزوین دارای 100 تن سکنه . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 استان مرکزی شود.
-
اوجان
لغتنامه دهخدا
اوجان . (اِخ ) دهی است جزو دهستان پایین بخش طالقان شهرستان تهران دارای 291 تن سکنه . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 استان مرکزی شود.
-
اوجان
لغتنامه دهخدا
اوجان . (اِخ ) دهی است جزو دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان ساوه دارای 185 تن سکنه . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 استان مرکزی شود.