کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عندم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عندم
لغتنامه دهخدا
عندم . [ ع َ دَ ] (ع اِ) خون سیاوشان ، یا چوب بقم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). دم الاخوین ویا بقم . (از اقرب الموارد) (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از مخزن الادویة). بقم را گویند که آن چوبی باشد که چیزها بدان رنگ کنند، و خون سیاوشان را ه...
-
عندم
لغتنامه دهخدا
عندم . [ ع ِ دِم م ] (ع اِ مرکب )مخفف «عندی ام » است . رجوع به ترکیب های «عند» شود.
-
جستوجو در متن
-
قاطر مکی
لغتنامه دهخدا
قاطر مکی . [ طِ رِ م َ کی ی ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گیاهی است . و عندم یعنی دم الاخوین و خون سیاوشان نوعی از آن است .
-
شقایق النعمان
لغتنامه دهخدا
شقایق النعمان . [ ش َ ی ِ قُن ْ ن ُ ] (ع اِ مرکب ) شقائق النعمان . آلاله . شقایق نعمان . لاله ٔ کوهی . عندم . (یادداشت مؤلف ). لاله . (مفاتیح ). شقائق النعمن . شقائق نعمان . شقر. لاله ٔ کوهی . (از تذکره ٔ صیدنه ٔ ابوریحان بیرونی ). رجوع به شقایق نعم...
-
دم الاخوین
لغتنامه دهخدا
دم الاخوین . [ دَ مُل ْ اَ خ َ وَ ] (ع اِ مرکب ) دم الثعبان . (ناظم الاطباء). خون سیاوشان . (دهار)(مهذب الاسماء). خون سیاوشان ، و آن صمغ درختی است سرخ خالص مایل به بنفش و قوتش مدتها باقی ماند و گویندعصاره ٔ گیاهی سرخ است و از سقوطر و نواحی هند خیزد.(...
-
بقم
لغتنامه دهخدا
بقم . [ ب َ ق َ / ب َق ْ ق َ ] (ع اِ) بکم . (برهان ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). معرب بکم و بگم ، چوبی باشد سرخ که رنگ رزان بدان چیزها رنگ کنند. (از برهان ). بقول ابن درید کلمه ٔ پارسی معرب است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). چوبی است سرخ که رنگ رزا...
-
عند
لغتنامه دهخدا
عند. [ ع ِ دَ / ع َ دَ / ع ُ دَ ] (ع اِ) ظرف غیرمتصرف است برای مکان ، خواه حقیقی باشد، مانند: جلست عند زید (نزد زید نشستم )؛ و خواه مجازی ، مانند: عند زید علم ٌ (زید را علمی است ). و برای زمان نیز بکار رود، مانند: وافیتک عند مَغیب الشمس (هنگام غروب آ...
-
یاقوت
لغتنامه دهخدا
یاقوت . (اِ) نام جوهری است مشهور و آن سرخ و کبود و زرد می باشد. گرم و خشک است در چهارم و قایم النار یعنی آتش او را ضایع نمی کند و با خود داشتن آن دفع علت طاعون کند. (برهان ) . بیرونی گوید حمزةبن الحسن اصفهانی آرد که اسم یاقوت به فارسی یاکند است . و ی...