کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عناء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عناء
لغتنامه دهخدا
عناء. [ ع َ ] (ع مص ) رنج دیدن . (از منتهی الارب ). || بندی گردیدن . (ازمنتهی الارب ) (آنندراج ). اسیر گشتن . (از اقرب الموارد). || رویانیدن زمین گیاه را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || شمیدن . (از منتهی الارب ). بوییدن . (از اقرب الموارد). ...
-
عناء
لغتنامه دهخدا
عناء. [ ع ِ ] (ع مص ) منازعت کردن با کسی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || رنجانیدن . || رنج کشیدن . (ناظم الاطباء). معاناة. رجوع به معاناة شود.
-
واژههای همآوا
-
آناء
لغتنامه دهخدا
آناء. (ع اِ) ج ِ اِنی ̍ و اَنی ̍ و اِنْو. ساعتها. هنگامها. (ربنجنی ). وقتها.- آناءاللیل ؛ کرانه ها و ساعتهای شب . اوقات شب .
-
انآء
لغتنامه دهخدا
انآء. [ اَن ْ ] (ع اِ) ج ِ نُؤْی و نُؤی ̍. (از ناظم الاطباء). رجوع به نؤی شود.
-
انآء
لغتنامه دهخدا
انآء. [ اِن ْ ] (ع مص ) انئاء. دور گردانیدن کسی را. (ناظم الاطباء). دورکردن . (مصادر زوزنی ). انأیته ُ انئاءً؛ دور گردانیدم او را. (منتهی الارب ). || کندن جویچه گردسراپرده و خرگاه . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
اناء
لغتنامه دهخدا
اناء. [ اَ ] (ع اِ) درنگی و تأخیر. (از اقرب الموارد). درنگی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): الاناء حصن السلامة و العجلة مفتاح الندامة. (یادداشت مؤلف ). || (اِمص ) بازداشت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || پختگی و رسیدگی . (ناظم الاطباء).
-
اناء
لغتنامه دهخدا
اناء. [ اِ ] (ع اِ) خنور. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خنور آب . آب جامه . جای آب . (زمخشری چ دانشگاه ص 152). ظرف . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). وعاء. (اقرب الموارد). آوند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). سبو. (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن عل...
-
جستوجو در متن
-
معنی
لغتنامه دهخدا
معنی . [ م ُ ع َن ْ نی ] (ع ص ) عناء معن ؛ مبالغه است . (منتهی الارب ). در مبالغه گویند: عناء معن ؛ یعنی رنج بسیار. (ناظم الاطباء).
-
معارک
لغتنامه دهخدا
معارک . [ م َ رِ ] (ع اِ) ج ِ معرکة. (اقرب الموارد). ج ِ معرک و معرکة. (ناظم الاطباء) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). جاهای جنگ و میدانهای کارزار و این جمع معرکه است . (غیاث ) (آنندراج ) : و در عناء معارک و ملاحم عناد کیاست مردان و کفایت هنرمندان به اظه...
-
عنو
لغتنامه دهخدا
عنو. [ ع ُ ن ُوو] (ع مص ) بندی گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اسیر گشتن . (از اقرب الموارد). || فروتنی و خواری نمودن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و از آن جمله است گفتار خداوند متعال : «و عنت ...
-
غانم
لغتنامه دهخدا
غانم . [ ن ِ ] (اِخ ) ابن ابی العلاء الاصبهانی . یکی از شعرای بزرگ اصفهان که به عربی شعر گفته است و در باب پنجم از جزء سوم یتیمة الدهرثعالبی ترجمه ٔ حالش آمده است . ثعالبی او را بسیار ستوده و از اینکه دیوانش بدست نیامده اظهار تأسف کرده است . چند بیت...
-
نصب
لغتنامه دهخدا
نصب . [ ن َ ص َ ] (ع اِ) نشان برپای کرده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). عَلَم منصوب . (متن اللغة). || آنچه برپا کنند بهر پرستش . (غیاث اللغات ). نُصُب . نَصب . (غیاث اللغات ). || بت . (غیاث اللغات ). نَصب . جبت . بُدّ. طاغوت . صنم . وثن . (یادداشت ...
-
کوفان
لغتنامه دهخدا
کوفان . [ کو / ک َ / ک َوْ وَ / ک ُوْ وَ ] (ع ص ، اِ) ریگ توده ٔ گرد و انبوه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ریگ توده ٔ گرد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || درهم پیچیده از نی وچوب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). چوب درهم پیچیده ٔ گرد...