کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عمویون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عمویون
لغتنامه دهخدا
عمویون . [ ع َم َ وی یو ] (ع ص ، اِ) ج ِ عموی . رجوع به عموی شود.
-
جستوجو در متن
-
عموی
لغتنامه دهخدا
عموی . [ ع َ م َ وی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به عَم ّ. رجوع به عم ّ شود. ج ، عمویون . (از ناظم الاطباء). || منسوب به عمی و عم یعنی کوری . (از منتهی الارب ). رجوع به عَم شود.