کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عمادی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عمادی
لغتنامه دهخدا
عمادی . [ ع ِ ] (اِخ ) ابراهیم بن عبدالرحمان بن محمدبن عمادالدین عمادی دمشقی حنفی . از ادبا و علمای شام در قرن یازدهم هَ . ق . است که در سال 1078 هَ . ق . درگذشت . و از جمله اشعار اوست :لاتخش من شدة و لا نصب و ثق بفضل الاله و ابتهج و ارج اذا اشتد هم ...
-
عمادی
لغتنامه دهخدا
عمادی . [ ع ِ ] (اِخ ) ابراهیم بن عبدالواحدبن علی بن سرور مقدسی عمادی ، مکنی به ابواسحاق و ملقب به عمادالدین . فقیه ونحوی و عالم به علم فرائض بود. وی در سال 543 هَ . ق . در جماعیل متولد شد و به دمشق و آنگاه به بغداد رفت و در سال 614 هَ . ق . درگذشت ....
-
عمادی
لغتنامه دهخدا
عمادی . [ ع ِ ] (اِخ ) احمدبن احمد عمادی مالکی ازهری دمرداشی ، ملقب به شهاب الدین . محدث بود و در سال 1115 هَ . ق . درگذشت . (از معجم المؤلفین از فهرست الفهارس کتانی ج 3 ص 209).
-
عمادی
لغتنامه دهخدا
عمادی . [ ع ِ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن حجاج عمادی کمالی لاری ، ملقب به تاج الدین و مکنی به ابوالفتح . او راست : حقایق الارصاد فی دقائق الارشاد، که در حدود سال 800 هَ . ق . از تألیف آن فراغت یافت . (از معجم المؤلفین از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 671).
-
عمادی
لغتنامه دهخدا
عمادی . [ ع ِ ] (اِخ ) از شعرای قرن ششم ایران بود که در ری پرورش یافت . وی مداح طغرل بن ارسلان و ممدوح اوحدالدین انوری و سیدحسن غزنوی بود و بسال 587 هَ . ق . درگذشت . این بیت از اوست :مرا از شکستن چنان درد نایدکه از ناکسان خواستن مومیائی .(از ریحانة ...
-
عمادی
لغتنامه دهخدا
عمادی . [ ع ِ ] (اِخ ) تیره ای از شعبه ٔ شیبانی ایل عرب ، که از ایلات خمسه ٔ فارس است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 87).
-
عمادی
لغتنامه دهخدا
عمادی . [ ع ِ ] (اِخ ) حامدبن علی بن ابراهیم بن عبدالرحمان (یا عبدالرحیم )بن عمادالدین حنفی دمشقی ، مشهور به عمادی . از مفتیان و علمای قرن دوازدهم هَ . ق . رجوع به حامدعمادی (ابن علی بن ...) و مآخذ ذیل شود: ریحانة الادب ج 3 ص 131. سلک الدرر ج 2 ص 11....
-
عمادی
لغتنامه دهخدا
عمادی . [ ع ِ ] (اِخ ) حامدبن محمد قونوی عمادی . مفتی روم در قرن دهم هَ . ق . رجوع به حامد عمادی (ابن محمد...) شود.
-
عمادی
لغتنامه دهخدا
عمادی . [ ع ِ ] (اِخ ) حمیدبن علی بن ابراهیم عمادی . فقیه بود و در سال 1171 هَ . ق . درگذشت . او راست : مغنی المستفتی عن سؤال المفتی . (از معجم المؤلفین ج 4 ص 83).
-
عمادی
لغتنامه دهخدا
عمادی . [ ع ِ ] (اِخ ) شهاب الدین بن عبدالرحمان بن محمدبن محمد عمادی دمشقی حنفی . مفسر و فقیه و ادیب و نویسنده و شاعر قرن یازدهم هَ . ق . وی در سال 1007 هَ . ق . متولد شد و نزد حسن بوربینی و دیگران تلمذ کرد و مدتی مشغول تدریس شد و در دهم رجب سال 1078...
-
عمادی
لغتنامه دهخدا
عمادی . [ ع ِ ] (اِخ ) عبدالرحمان بن محمدبن محمدبن محمدبن محمدبن عمادالدین عمادی دمشقی حنفی . فقیه و مفسر و ادیب قرن یازدهم هَ . ق . وی از فضلای عهد خود و ممدوح شعرا بود و در سال 978 هَ . ق . 1570 م . دردمشق متولد شد و در هفدهم جمادی الاولی سال 1051 ...
-
عمادی
لغتنامه دهخدا
عمادی . [ ع ِ ] (اِخ ) علی بن ابراهیم بن عبدالرحمان عمادی . شاعر و فقیه دمشق است در نیمه ٔ دوم قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هَ . ق . رجوع به علی عمادی شود.
-
عمادی
لغتنامه دهخدا
عمادی . [ ع ِ ] (اِخ ) محمد امین . از خطاطان مشهور ایران و نوه ٔ میر عماد حسنی مشهور، و کتابدار شاه عباس صفوی بود. خط او را معادل خط جدش می شمارند. وی در سال 1120 هَ . ق . در سن چهل وپنج سالگی در اصفهان درگذشت . (از ریحانة الادب ج 3 ص 131 از قاموس ال...
-
عمادی
لغتنامه دهخدا
عمادی . [ ع ِ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن محمد دمشقی عمادی حنفی ، ملقب به عمادالدین . از علمای قرن دهم هَ . ق . است که در سال 986 هَ . ق . درگذشت . او راست : عشرة ابحاث من عشرة علوم . (از معجم المؤلفین ).
-
عمادی
لغتنامه دهخدا
عمادی . [ ع ِ ] (حامص ) (از: عماد + یاء مصدری ) ستون بودن : بسته در زنجیر، شادی چون کند؟چوب اشکسته ، عمادی چون کند؟مولوی .