کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علی بن جعفر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علی بن جعفر
لغتنامه دهخدا
علی بن جعفر. [ ع َ لی ی ِ ن ِ ج َ ف َ ] (اِخ ) نام امامزاده ای است در شهر قم . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 395).
-
واژههای مشابه
-
علی علی آبادی
لغتنامه دهخدا
علی علی آبادی . [ ع َ ی ِ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد علیابادی . ملقب به بدرالدین . لغوی بود و در سال 952 هَ . ق . در قید حیات بوده است . او راست : الفصاح علی ترتیب الصحاح ، در لغت . (از معجم المؤلفین از ایضاح المکنون ج 2 ص 190 و هدیة العارفین ج 2 ص 745).
-
علی آباد ارباب علی
لغتنامه دهخدا
علی آباد ارباب علی . [ ع َ دِ اَ ع َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان گرمسیر شهرستان اردستان واقع در 21 هزار و پانصد گزی شمال باختری اردستان و 2 هزار و پانصد گزی راه شوسه ٔ اردستان به کاشان .ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل ، و 69 تن سکنه . آب ...
-
علی آباد علی
لغتنامه دهخدا
علی آباد علی . [ ع َ دِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عزیزآباد بخش فهرج شهرستان بم واقع در 25 هزارگزی جنوب باختری فهرج ، و 5 هزارگزی راه فرعی بم به برج اکرم . ناحیه ای است جلگه و گرمسیر و مالاریائی . دارای 312 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. م...
-
علی آباد علی رضاخان
لغتنامه دهخدا
علی آباد علی رضاخان . [ ع َ دِ ع َ رِ ] (اِخ ) دهی است از بخش شهداد شهرستان کرمان واقع در 25 هزارگزی خاور شهداد و در سر راه مالرو کشیت به خراسان . ناحیه ای است جلگه و گرمسیر، و دارای 50 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و خرما و مرک...
-
علی آرزو
لغتنامه دهخدا
علی آرزو. [ ع َ ی ِ رِ ] (اِخ ) ابن حسام الدین گوالیری اکبرآبادی (علی خان ... یا علی شاه ...)، لقب او حسام الدین بود، و نسب او از جانب پدر به علامه کمال الدین دهلوی و از سوی مادر به شیخ محمد الغوث گوالیری میرسد. تولد او در سال 1101 هَ . ق . در گوالیا...
-
علی آزاد
لغتنامه دهخدا
علی آزاد. [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) (غلام ...) ابن نوح حسینی واسطی بلگرامی هندی حنفی . رجوع به غلام علی آزاد شود.
-
علی آقاشیخ
لغتنامه دهخدا
علی آقاشیخ . [ ع َ ش َ ] (اِخ ) فراهانی کمره ای ، مشهور به آقاشیخ . متکلم و فقیه قرن یازدهم هجری است که در کاشان درگذشت . وی شاگرد مجلسی بوده است . او را رساله ای است در اثبات حدوث زمانی برای عالم . (از معجم المؤلفین ج 7 ص 165).
-
علی آلو
لغتنامه دهخدا
علی آلو. [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میلانلو از بخش شیروان شهرستان قوچان واقع در 39 هزارگزی جنوب باختری شیروان . ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل ، و 224 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، پنبه ، توتون و انگور است...
-
علی آلوسی
لغتنامه دهخدا
علی آلوسی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن عبدالحمید آلوسی ، ملقّب به علاءالدین . عالم در برخی علوم بود. وی در سال 1288 هَ . ق . در آلوس متولد شد و در آخر شوال سال 1355 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1- الاَّثار العربیة فی الدولتین الامویة و العباسیة. 2- تذکرة ...
-
علی آمدی
لغتنامه دهخدا
علی آمدی . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن محمد حزوری آمدی شافعی . مفسرو فقیه (متوفی در سال 1210 هَ . ق .). وی مفتی شهر آمد بوده است . او راست : تفسیر سورة الفاتحة بالحروف المهملة. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 190 از هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 772 و ایضاح المک...
-
علی آمدی
لغتنامه دهخدا
علی آمدی . [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالرحمان بغدادی حنفی ، مشهور به آمدی و مکنّی به ابوالحسن . فقیه بود و در سال 467 هَ . ق . درگذشت . او راست : عمدة الحاضر و کفایة المسافر،که در فروع فقه حنبلی و در چهار مجلد است . (از معجم المؤلفین ج 7 ص...
-
علی آیدینی
لغتنامه دهخدا
علی آیدینی . [ع َ ی ِ دی ] (اِخ ) ابن یحیی آیدینی رومی حنفی . واعظ بود و در جامع محمدآغا وعظ میگفت . او راست : مسلک السلاطین که آن را در سال 1042 هَ . ق . برای سلطان مراد تألیف کرد. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 260 از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1677 و هدیة...
-
علی ابیوردی
لغتنامه دهخدا
علی ابیوردی . [ ع َ ی ِ اَ وَ ] (اِخ ) ابن اسحاق ابیوردی خاورانی ، ملقّب به اوحدالدین . شاعر و حکیم متوفی در سال 551 هَ . ق . او راست : البشارات فی شرح الاشارات ، از ابن سینا. و نیز او را دیوان شعری است . (از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعة ج 41 ...