کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علی اصغر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علی اصغر
لغتنامه دهخدا
علی اصغر. [ ع َ ی ِ اَ غ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) علی کوچکتر. علی کهتر. در مقابل علی اکبر و علی اوسط، این ترکیب در تداول فارسی به سکون یاء تلفظ می شود و به صورت یک کلمه برای نام کسان بکار می رود.- امثال :علی اصغر به زبان آمده است ؛ بمزاح و استهز...
-
علی اصغر
لغتنامه دهخدا
علی اصغر. [ ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) ابن شفیعبن اکبر موسوی جابلقی بروجردی . رجوع به علی اصغر بروجردی شود.
-
علی اصغر
لغتنامه دهخدا
علی اصغر. [ ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) ابن عبدالصمد بکری کرمانی قنوجی هندی حنفی . رجوع به علی اصغر کرمانی شود.
-
علی اصغر
لغتنامه دهخدا
علی اصغر. [ ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) ابن علی اکبر بروجردی .رجوع به علی اصغر بروجردی شود.
-
علی اصغر
لغتنامه دهخدا
علی اصغر. [ ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) ابن غلام علی هیدجی زنجانی . رجوع به علی اصغر زنجانی شود.
-
علی اصغر
لغتنامه دهخدا
علی اصغر. [ ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یوسف قزوینی شیعی . رجوع به علی اصغر قزوینی شود.
-
علی اصغر
لغتنامه دهخدا
علی اصغر. [ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی (ع ). وی فرزند شیرخوار امام حسین علیه السلام بود که در واقعه ٔ کربلا از تشنگی رنج میبرد و حضرت وی را بر زین گرفت و به میان صف دشمنان برد و آواز برآورد که «ای قوم اگر من به زعم شما گناهکارم این طفل گناهی ...
-
واژههای مشابه
-
علی علی آبادی
لغتنامه دهخدا
علی علی آبادی . [ ع َ ی ِ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد علیابادی . ملقب به بدرالدین . لغوی بود و در سال 952 هَ . ق . در قید حیات بوده است . او راست : الفصاح علی ترتیب الصحاح ، در لغت . (از معجم المؤلفین از ایضاح المکنون ج 2 ص 190 و هدیة العارفین ج 2 ص 745).
-
علی آباد ارباب علی
لغتنامه دهخدا
علی آباد ارباب علی . [ ع َ دِ اَ ع َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان گرمسیر شهرستان اردستان واقع در 21 هزار و پانصد گزی شمال باختری اردستان و 2 هزار و پانصد گزی راه شوسه ٔ اردستان به کاشان .ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل ، و 69 تن سکنه . آب ...
-
علی آباد علی
لغتنامه دهخدا
علی آباد علی . [ ع َ دِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عزیزآباد بخش فهرج شهرستان بم واقع در 25 هزارگزی جنوب باختری فهرج ، و 5 هزارگزی راه فرعی بم به برج اکرم . ناحیه ای است جلگه و گرمسیر و مالاریائی . دارای 312 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. م...
-
علی آباد علی رضاخان
لغتنامه دهخدا
علی آباد علی رضاخان . [ ع َ دِ ع َ رِ ] (اِخ ) دهی است از بخش شهداد شهرستان کرمان واقع در 25 هزارگزی خاور شهداد و در سر راه مالرو کشیت به خراسان . ناحیه ای است جلگه و گرمسیر، و دارای 50 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و خرما و مرک...
-
علی آرزو
لغتنامه دهخدا
علی آرزو. [ ع َ ی ِ رِ ] (اِخ ) ابن حسام الدین گوالیری اکبرآبادی (علی خان ... یا علی شاه ...)، لقب او حسام الدین بود، و نسب او از جانب پدر به علامه کمال الدین دهلوی و از سوی مادر به شیخ محمد الغوث گوالیری میرسد. تولد او در سال 1101 هَ . ق . در گوالیا...
-
علی آزاد
لغتنامه دهخدا
علی آزاد. [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) (غلام ...) ابن نوح حسینی واسطی بلگرامی هندی حنفی . رجوع به غلام علی آزاد شود.
-
علی آغاجی
لغتنامه دهخدا
علی آغاجی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن الیاس آغاجی بخاری ، مکنّی به ابوالحسن . وی از امرای شاعردوست بود و خود نیز اشعاری دارد. در عهد او دقیقی شاعر میزیست . (از لباب الالباب عوفی چ سعید نفیسی ص 32).رجوع به آغاجی و نیز رجوع به علی بن الیاس ... شود.