کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علوان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علوان
لغتنامه دهخدا
علوان . [ ع َل ْ ] (اِخ ) ابن حسین ، مکنی به ابوالیسیر. محدث است . رجوع به ابوالیسیر شود.
-
علوان
لغتنامه دهخدا
علوان . [ ع َل ْ ] (اِخ ) ابن عاشق پاشا (شیخ ...). رجوع به علوان چلبی شود.
-
علوان
لغتنامه دهخدا
علوان . [ ع َل ْ ] (اِخ ) ابن عطیةبن حسن بن محمدبن حداد هیتی حموی . رجوع به علوان حموی شود.
-
علوان
لغتنامه دهخدا
علوان . [ ع َل ْ ] (اِخ ) قیصربن یوسف جبران . قس (کشیش ) (متولد در 1287 هَ . ق .). وی را تصانیف بسیاری است که از آنجمله است : 1- تاریخ کتاب مقدس . 2- خلاصة الصرف و النحو. 3- فرائد المجانی لصفی الخطابة و المعانی . 4- المثال الصحیح لکاهن المسیح . 5- مو...
-
علوان
لغتنامه دهخدا
علوان . [ ع َل ْ ] (اِخ ) نام پدر ضحاک است که عجمان وی را مرداس میگفتند. وی از ملوک عرب و برادر شدادبن عاد بود. (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 180). صاحب مجمل التواریخ و القصص (ص 26) علوان را فرزند عبیدبن عویج ذکر کرده است .
-
علوان
لغتنامه دهخدا
علوان . [ ع َل ْ ] (اِخ ) یوسف لعازاری . قس (کشیش ). وی تا پیش از سال 1328هَ . ق . زنده بود. از جمله آثار اوست : 1- أرج الوطنیة فی حیاة الطوباویة جان دارک الباسلة الفرنسیة، که در سال 1910 م . در بیروت چاپ شده است . 2- مرقاة المترجم للصفوف العالیة فی...
-
علوان
لغتنامه دهخدا
علوان . [ ع ِل ْ ] (ع مص ) عنوان کردن کتاب ، و دیباچه نوشتن بر آن . (از ناظم الاطباء): علونت ُ الکتاب بر کتاب عنوان گذاردم . (از لسان العرب ).
-
علوان
لغتنامه دهخدا
علوان . [ ع ُل ْ ] (ع اِ) علوان الکتاب ؛ سرنامه . (منتهی الارب ). عنوان آن . (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد).عنوان کتاب و دیباچه و مقدمه ٔ آن . (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
علوان الاقشهری
لغتنامه دهخدا
علوان الاقشهری . [ ع َل ْ نُل ْ اَ ش َ ] (اِخ ) بابا نعمةاﷲ محمود نخجوانی . از خواجگان طریقت نقشبندیه . رجوع به بابا نعمةاﷲ... شود.
-
علوان چلبی
لغتنامه دهخدا
علوان چلبی . [ ع َل ْ ن ِ چ َ ل َ ] (اِخ ) (شیخ ...) ابن عاشق علی پاشابن شیخ مخلص پاشابن بابا الیاس رومی زاهد (متوفی در اماسیه در حدود سال 770 هَ . ق .). او را دیوان شعری است به ترکی که در موضوع اطوار سلوک و تصوف است . (از هدیة العارفین ج 1).
-
علوان حموی
لغتنامه دهخدا
علوان حموی . [ ع َل ْ ن ِ ح َ م َ وی ی ] (اِخ ) (شیخ ...) علی بن عطیةبن محمدبن حداد هیتی حموی شافعی شاذلی . صوفی ،واعظ، ناظم ، فقیه و اصولی است . متولد در 873 هَ . ق . و متوفی در جمادی الاولای 936 هَ . ق . وی را تصنیفات بسیاری است که از آن جمله است :...
-
علوان شاذلی
لغتنامه دهخدا
علوان شاذلی . [ ع َل ْ ن ِ ذِ ] (اِخ ) علی بن عطیةبن حسن بن محمدبن حداد هیتی حموی شافعی . رجوع به علوان حموی شود.
-
علوان شافعی
لغتنامه دهخدا
علوان شافعی . [ ع َل ْ ن ِ ف ِ ] (اِخ ) علی بن عطیةبن حسن بن محمدبن حداد هیتی حموی شاذلی . رجوع به علوان حموی شود.
-
علوان هیتی
لغتنامه دهخدا
علوان هیتی . [ ع َل ْ ن ِ هََ ] (اِخ ) علی بن عطیةبن حسن بن محمدبن حداد حموی شافعی شاذلی . رجوع به علوان حموی شود.