کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عللان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عللان
لغتنامه دهخدا
عللان . [ ع َ ل َ ](اِخ ) نام آبی است در حِسمی ̍. (از معجم البلدان ).
-
واژههای همآوا
-
اللان
لغتنامه دهخدا
اللان . [ اَ ] (اِخ ) عَلاّن . آس . نام قومی ایرانی است که در قرن 13 م . دین مسیحیت داشتند. مغول بر آنان چیره شد و ایشان در آسیای میانه تا چین پراکنده گشتند. (از اعلام المنجد). و رجوع به ماده ٔ بعدی و «آس » شود.
-
اللان
لغتنامه دهخدا
اللان . [ اَ ] (اِخ ) یاقوت گوید: اللان کشوری بزرگ با مردمان بسیار و متصل به «دربند» در جبال «قبق » است . شهری بزرگ و مشهور ندارد. مردم آن گروهی مسلمان و بیشتر نصاری اند. این کشوربه صورت ملوک الطوایفی اداره میشود و هر ناحیه ای امیری دارد. علی بن حسین...
-
اللان
لغتنامه دهخدا
اللان . [ اَ ل َ لا] (ع اِ) تثنیه ٔ اَلَل . دو صفحه ٔ کارد. || دو جانب کتف . یا دو گوشت پاره ٔ بهم نشسته در شانه که میان هر دو فرجه است و چون گوشت از آن برکنند میان هر دو آب جاری میشود. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).