کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علقات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علقات
لغتنامه دهخدا
علقات . [ ع َ ل َ ] (ع اِ) بیخ و بن : استأصل اﷲ علقاتهم ؛ برکناد خدای بیخ و بن ایشان را. رجوع به عرقات شود. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
الغاط
لغتنامه دهخدا
الغاط. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ لَغَط، و لَغط. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به هریک از دو کلمه ٔ مذکور شود.
-
الغاط
لغتنامه دهخدا
الغاط. [ اِ ] (ع مص ) بانگ کردن و خروشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || آوازخوش برآوردن شیر به انداختن سنگ تفسان در آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آواز کردن شیر (خوردنی ) بسبب افکندن سنگ تفته و گرم شده در آن . (از اقرب الموارد).
-
القاط
لغتنامه دهخدا
القاط. [اَ ] (ع اِ) مردم اوباش . || مردم اندک پراکنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
علقة
لغتنامه دهخدا
علقة. [ ع َ ق َ ] (ع اِ) کشیدگی جامه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، عَلَقات . (اقرب الموارد).