کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علاوة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علاوة
لغتنامه دهخدا
علاوة. [ ع َ وَ ] (ع اِ) بهترین هر چیز. (ناظم الاطباء). علاوة الشی ٔ؛ بهترین و بلندترین هر چیزی . || (اِمص ) بلندی . (منتهی الارب ).
-
علاوة
لغتنامه دهخدا
علاوة. [ ع ِ وَ ] (اِخ ) نام اسبی است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
علاوة
لغتنامه دهخدا
علاوة. [ ع ُ وَ ] (ع اِ) بلندترین هر چیز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
-
علاوة
لغتنامه دهخدا
علاوة.[ ع ِ وَ ] (ع اِ) سرباری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تارک . قسمت بالای سر یا گردن . (منتهی الارب ). أعلی الرأس أو العنق . (اقرب الموارد). || سر آدمی مادام که بر گردن باشد. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || هر چیز که بر بالای بار ش...
-
واژههای مشابه
-
علاوه کردن
لغتنامه دهخدا
علاوه کردن . [ ع َ وَ / وِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) افزودن . جمع کردن .
-
جستوجو در متن
-
بعلاوه
لغتنامه دهخدا
بعلاوه . [ ب ِع َ / ع ِ وَ / وِ ] (ق مرکب ) باضافه . علاوه بر. بعلاوه ٔ، بدین معنی لازم الاضافه است . باضافه ٔ. علاوه بر. افزون بر. اضافه بر: دو بعلاوه ٔ دو مساوی است با چهار و در ریاضی علامت آن چنین است + . و رجوع به علاوه شود.
-
هفده
لغتنامه دهخدا
هفده . [ هَِ دَه ْ ] (عدد، ص ، اِ) هفت به علاوه ٔ ده . هفتده . سبعةعشر. (یادداشتهای مؤلف ).
-
رسوم دار
لغتنامه دهخدا
رسوم دار. [ رُ ] (نف مرکب ) کسی که علاوه بر مواجب ، وظیفه ٔ دیگر داشته باشد. (ناظم الاطباء).
-
فضلاً
لغتنامه دهخدا
فضلاً. [ ف َ لَن ْ ] (ع ق ) فضلاً از اینکه ؛ علاوه بر اینکه . اضافه بر اینکه . (از یادداشتهای مؤلف ).
-
افزایا
لغتنامه دهخدا
افزایا. [ اَ ] (اِ) اضافه . علاوه . افزون . (ناظم الاطباء).
-
افزود
لغتنامه دهخدا
افزود. [ اَ ] (حامص ) افزودن . اضافه . علاوه . افزونی . افزون . (ناظم الاطباء).
-
علاوی
لغتنامه دهخدا
علاوی . [ ع َ وا / ع َ ] (ع اِ) ج ِ عِلاوه . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
افزوده
لغتنامه دهخدا
افزوده . [ اَ دَ / دِ ] (ن مف ) افزون شده . علاوه شده .بیشترشده . (ناظم الاطباء). مضاف . (یادداشت دهخدا).