کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علاءالدین بهمنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علاءالدین بهمنی
لغتنامه دهخدا
علاءالدین بهمنی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ب َ م َ ] (اِخ ) (شاه ...) شانزدهمین تن از سلاطین بهمنی گلبرگه که از 927 تا 939 هَ . ق . سلطنت کرد. (از طبقات سلاطین اسلام ص 288).
-
علاءالدین بهمنی
لغتنامه دهخدا
علاءالدین بهمنی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ب َ م َ ] (اِخ ) احمدشاه ثانی . دهمین تن از سلاطین بهمنی در «گلبرگه » که از 838 تا 862 هَ . ق . سلطنت کرد. (از طبقات سلاطین اسلام ص 288).
-
علاءالدین بهمنی
لغتنامه دهخدا
علاءالدین بهمنی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ب َ م َ ] (اِخ ) حسن گانگو. مؤسس سلسله ٔ بهمنی در دکن . او از افاغنه ای است که در خدمت یکی از براهمه ٔ دهلی سر میکرد و در عهد سلاطین تغلقی بمقامات عالیه رسید و ظفرخان لقب یافت و در 748 هَ . ق . با لقب علاءالدین حس...
-
علاءالدین بهمنی
لغتنامه دهخدا
علاءالدین بهمنی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ب َ م َ ] (اِخ ) همایونشاه .یازدهمین تن از سلاطین بهمنی گلبرگه که از 862 تا 865 هَ . ق . سلطنت کرد. (از طبقات سلاطین اسلام ص 288).
-
واژههای مشابه
-
علاءالدین حصکفی
لغتنامه دهخدا
علأالدین حصکفی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ح َ ک َ ] (اِخ ) محمد. مفتی شام . او راست : افاضة الانوار علی اصول المنار، در شرح المنار نسفی ، الدر المختار فی شرح تنویر الابصار در فقه حنفی ، الدر المنتقی فی شرح الملتقی درشرح ملتقی الابحر ابراهیم حلبی . (معجم ال...
-
علاءالدین حنفی
لغتنامه دهخدا
علأالدین حنفی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ح َ ن َ ] (اِخ ) معروف به امام محمد ترجمانی (متوفی در 645 هَ . ق .). او راست : یتیمةالدهر فی فتاوی العصر. (کشف الظنون ).
-
علاءالدین قوشچی
لغتنامه دهخدا
علأالدین قوشچی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) علی ابن محمد سمرقندی ، معروف به ملاعلی قوشچی ، و گاهی او را فاضل قوشچی نیز گویند. وی از مشاهیر علمای عامه و متکلم و ریاضی است . در سمرقند اغلب علوم متداوله را فراگرفت و هیئت و ریاضیات را از قاضی زاده ٔ روم...
-
علاءالدین مصنفک
لغتنامه دهخدا
علأالدین مصنفک . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ م ُ ص َن ْ ن َ ف َ ] (اِخ ) علی بن محمد شاهرودی . رجوع به علی مصنفک شود.
-
علاءالدین آمدی
لغتنامه دهخدا
علاءالدین آمدی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ م ِ ] (اِخ ) علی بن احمد. رجوع به علی ... شود.
-
علاءالدین اربلی
لغتنامه دهخدا
علاءالدین اربلی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ اِ ب ِ ] (اِخ ) علی بن محمدبن علی . رجوع به علی ... شود.
-
علاءالدین اسماعیلی
لغتنامه دهخدا
علاءالدین اسماعیلی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ اِ ] (اِخ ) حاکم قلعه ٔ الموت . رجوع به علاءالدین محمد شود.
-
علاءالدین اسود
لغتنامه دهخدا
علاءالدین اسود. [ ع َ ئُدْ دی ن ِ اَس ْ وَ] (اِخ ) علی بن عمر. از علمای حنفیه ٔ اواخر قرن هفتم هجری است که به «قره خواجه » معروف است ، و از تألیفات اوست : شرح مغنی ، العنایة فی شرح الوقایة، در دو مجلد. وی بسال 800 هَ . ق . درگذشت . (ریحانة الادب ج 3...
-
علاءالدین ایلخانی
لغتنامه دهخدا
علاءالدین ایلخانی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ خا ] (اِخ ) رجوع به ابوسعیدبن اولجایتو شود.
-
علاءالدین باجی
لغتنامه دهخدا
علاءالدین باجی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ] (اِخ )علی بن محمد شافعی . رجوع به علی بن محمد شافعی شود.