کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علاءالدوله ٔ باوندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
علاءالدوله ٔ بغدادی
لغتنامه دهخدا
علاءالدوله ٔ بغدادی . [ ع َئُدْ دَ ل َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن سلطان احمد بغدادی . وی در آذربایجان نزد امیر قرایوسف میزیست . هنگامی که امیر قرایوسف در خوی بود، وی به تبریز آمد و طایفه ای از اهل شرارت فراهم کرد. قرایوسف این خبر شنیده کس فرستاد تا حاجی کو...
-
علاءالدوله ٔ سمنانی
لغتنامه دهخدا
علاءالدوله ٔ سمنانی . [ ع َ ئُدْ دَ ل َ ی ِ س ِ ] (اِخ ) شیخ رکن الدین بیابانکی . حمداﷲ مستوفی که معاصر او بوده در تاریخ گزیده آرد: وی پسر ملک شرف الدین سمنانی است . و در زمان ارغون خان عمل پیشه بود. و پدرش در مرتبه ٔ وزارت . بعد از آن تایب شد، و درع...
-
علاءالدوله ٔ کرابی
لغتنامه دهخدا
علاءالدوله ٔ کرابی . [ ع َ ئُدْ دَ ل َ ی ِ ک َر را ] (اِخ ) برادرزن خواجه یحیی کرابی (از امرای سربداران ) (753 - 759 هَ . ق .). روزی که خواجه یحیی سواره بخانه ٔ خود می آمد علاءالدوله بر پشت اسب او جست و او را زخمی کرد. خواجه یحیی نیز علاءالدوله را مج...
-
شاه علاءالدوله
لغتنامه دهخدا
شاه علاءالدوله . [ ع َ ئُدْ دَ / دُو ل َ ] (اِخ ) مؤلف آتشکده ٔ آذر می نویسد: وی از سلسله ٔ صوفیه بود و با کمال الدین عبدالرزاق کاشی معارضاتی داشت . (آتشکده ص 218).
-
رستم بن علاءالدوله
لغتنامه دهخدا
رستم بن علاءالدوله . [ رُ ت َ م ِ ن ِ ع َ ئُدْ دَل َ ] (اِخ ) علی بن شهریار. از ملوک طبرستان . رجوع به حبیب السیر چ سنگی ج 1 ص 347 و چ خیام ج 2 ص 420 شود.
-
ابوحرب بن علاءالدوله
لغتنامه دهخدا
ابوحرب بن علاءالدوله . [ اَ ح َ ب ِ ن ِ ع َ ئِدْ دَ ل َ ] (اِخ ) محمدبن دشمن زیار ابن کاکویه . یکی از دیالمه ٔ آل کاکویه در نطنز.
-
جستوجو در متن
-
علی باوندی
لغتنامه دهخدا
علی باوندی . [ ع َ ی ِ وَ ] (اِخ ) ابن حسام الدوله ، از سلاطین آل باوند. رجوع به علاءالدوله ٔ باوندی شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسام الدوله . از سلاطین آل باوند. رجوع به علاءالدوله ٔ باوندی شود.