کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عفونتزدایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عفونت
لغتنامه دهخدا
عفونت . [ ع ُ ن َ ] (ع اِمص ) عفونة.بدبوئی . گنده بوئی . تعفن . گندیدگی . (ناظم الاطباء). بدبوئی و گنده شدن چیزی . (غیاث اللغات ). پارسی عفونت پوسیدن است یعنی رطوبتی تباه شده و از حال خویش بگردیده . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). بویناکی . دفر. تعفن . نتن .گ...
-
زدایی
لغتنامه دهخدا
زدایی . [ زِ / زُ / زَ ] (حامص ) زدایندگی . زدودن : اندوه زدایی ، انده زدایی ، غم زدایی ، گندزدایی .
-
آینه زدایی
لغتنامه دهخدا
آینه زدایی . [ ی ِ ن َ / ن ِ زَ / زِ / زُ ] (حامص مرکب ) کار وحرفت آینه زدای . روشنگری . آینه افروزی . صقل . صِقال .