کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عفضج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عفضج
لغتنامه دهخدا
عفضج . [ ع َ ض َ ] (ع ص ) فربه سست گوشت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عفضاج عُفاضِج . ورجوع به عفاضج و عفضاج شود. || سخت درشت گوشت . (منتهی الارب ). صلب و شدید. (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
عفضاج
لغتنامه دهخدا
عفضاج . [ ع ِ ] (ع ص ) فربه سست گوشت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). عفضج . رجوع به عفضج شود.
-
عفاضج
لغتنامه دهخدا
عفاضج . [ ع ُ ض ِ ] (ع ص ) فربه سست گوشت . (منتهی الارب ). ضخم و فربه و سست . (از اقرب الموارد). عَفضَج . عِفضاج . رجوع به عفضاج و عفضج شود.
-
عفضجة
لغتنامه دهخدا
عفضجة. [ ع َ ض َ ج َ ] (ع مص ) هو معصوب ما عُفضِج (به صیغه ٔ مجهول )؛ او فربه نیست . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
-
درشت
لغتنامه دهخدا
درشت . [دُ رُ ] (ص ) زبر. زمخت . خشن . مقابل نرم و لین . اخرش . (تاج المصادر بیهقی ). اخشب . اِرْزَب ّ. (منتهی الارب ). اقض . (تاج المصادر بیهقی ). اقود. اکتل . (منتهی الارب ). ثقنة. (دهار). جادس .جاسی ٔ. جحنش . جرعب . جشیب . جلحمد. جِلَّوذ. خَشِب . ...