کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عطرات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عطرات
لغتنامه دهخدا
عطرات . [ ع َ طِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عَطِرة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عطرة شود.
-
جستوجو در متن
-
عطرة
لغتنامه دهخدا
عطرة. [ ع َ طِ رَ ] (ع ص ) مؤنث عَطِر. (منتهی الارب ). خوشبوی مالیده . (از اقرب الموارد). ج ، عَطِرات . (اقرب الموارد).- عطرةالرائحة ؛ خوشبوی . (یادداشت مرحوم دهخدا).|| آنکه در بازار روایی داشته باشد و کریمه . (منتهی الارب ). ناقة عطرة؛ ناقه که در ب...
-
زبالة
لغتنامه دهخدا
زبالة. [ زُ ل َ ] (اِخ ) موضعی است . (منتهی الارب ). از ضواحی مدینه است و این سخن رجاجی است . و ابن خردادبه گوید: مسافت میان بغداد و مدینه را زباله نام داده اند نسبت به زباله بن حباب بن مکرب بن عملیق . و ابن کلبی گوید: نسبت به زباله دختر مسعود از عما...