کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عضاریط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عضاریط
لغتنامه دهخدا
عضاریط. [ ع َ ] (ع اِ) ج ِ عُضرُط. (منتهی الارب ). || ج ِ عُضروط. (اقرب الموارد). رگهای میان دو گوشت پاره ٔ بغل . (ناظم الاطباء). رجوع به عضرط و عضروط شود.
-
جستوجو در متن
-
عضرط
لغتنامه دهخدا
عضرط. [ ع ُ رُ ] (ع ص ) نوکر که فقط با طعام شکم خدمت کند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مزدور. (منتهی الارب ). اجیر. (اقرب الموارد). || ناکس . (منتهی الارب ). لئیم . (اقرب الموارد). عُضارط و رجوع به عضارط شود. ج ، عَضارط. (منتهی الارب ) (اقرب ...
-
عضروط
لغتنامه دهخدا
عضروط. [ ع ُ ] (ع اِ) گلو، و آن سر معده است چسبیده به حلقوم دراز سرخ سپید شکم . (منتهی الارب ). مری و سرخ روده . (ناظم الاطباء). مری ءالحلق ؛ و آن سر معده باشد که به حلقوم متصل و چسبیده است و سرخ و مستطیل است و داخل آن سفید. (از اقرب الموارد)(از تاج ...