کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عصعوص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عصعوص
لغتنامه دهخدا
عصعوص . [ ع ُ ] (ع اِ) استخوان بن دم و دمغزه . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عُصعص . رجوع به عصعص شود.
-
جستوجو در متن
-
عصعصة
لغتنامه دهخدا
عصعصة. [ ع َ ع َ ص َ] (ع مص ) رنجوری و دردناکی بن دم . (منتهی الارب ): عصعص العصعوص ؛ عصعوص به درد آمد. (از اقرب الموارد).
-
عصعص
لغتنامه دهخدا
عصعص . [ ع ُ ع ُ ] (ع اِ) گوشت باطن الیه ٔ گوسپند یا بن دم و استخوان دمغزه . (منتهی الارب ). استخوان مابین هر دو سرین قریب از مقعد. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). عَجب و استخوان دم . (از اقرب الموارد). مهره هاست که نشستن مردم بر آن باشد... و عدد آن سه اس...