کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عشتروت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عشتروت
لغتنامه دهخدا
عشتروت . [ ع َ ت َ ] (اِخ ) عشتاروت . شهری است در باشان در مشرق اردن ، و آن همان بعشرة میباشد که نامش در «یوشع» مذکور است ، و برخی را عقیده بر آن است که تل عشرة در جولان واقع است . (از قاموس کتاب مقدس ) (از فرهنگ فارسی معین ).
-
عشتروت
لغتنامه دهخدا
عشتروت . [ ع َ ت َ ] (اِخ ) عشتاروت . خدای صیدونیان ، که بت آن بصورت مخصوصی بود و عبادت این بت در سوریه و فنیقیه معمول بوده است . سلیمان عبادت وی را در بنی اسرائیل نیز شیوع داد که یونانیان و رومانیان آن را استرتی نامند و یوشیا این عبادت را که فی الحق...
-
جستوجو در متن
-
عشتاروت
لغتنامه دهخدا
عشتاروت . [ ع َ ] (اِخ ) عشتروت . رجوع به عشتروت شود.
-
ملکةالسموات
لغتنامه دهخدا
ملکةالسموات . [ م َ ل َ ک َ تُس ْ س َ ما وات ] (اِخ ) ماهتاب است که صیدونیان وی را عشتورت می نامیدند و عبادتش از آنجا با آسیای صغیر امتداد یافت و سامیان غالباً وی را استرتی و عشتروت می نامیدند و احتمال می رود که از برای وی قرصهایی که نقش ماه بر آنها ...