کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عسودة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عسودة
لغتنامه دهخدا
عسودة. [ ع ِس ْ وَدْ دَ ] (ع اِ) مؤنث عِسودّ.(از اقرب الموارد). رجوع به عسود شود. || کرمکیست سپید که کنیت آن بنت النقاء است و بدان انگشتان دوشیزگان ملیح را تشبیه دهند. (منتهی الارب ). کرمکی است سپیدرنگ مانند قطعه ای از پیه و شحم که آن را بنت النقاء ...
-
واژههای همآوا
-
عصودة
لغتنامه دهخدا
عصودة. [ ع َص ْ وَ دَ ] (ع مص ) فریاد کردن و کشش نمودن . (از منتهی الارب ). فریاد کردن و کشتار نمودن . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
اسودة
لغتنامه دهخدا
اسودة. [ اَ وَ دَ ] (اِخ ) دهی است ضباب را. (منتهی الارب ). در معجم البلدان چ مصر «اسورة» با راء مهمله آمده و گوید: از آبهای ضباب است ، مابین آن و بین حمی از جهت جنوب سه شبه راه است از وادیی که آنرا ذوالجدائر گویندانتهی . مؤلف تاج العروس گوید: اسودة...
-
اسودة
لغتنامه دهخدا
اسودة. [ اَ وَدَ ] (ع اِ) مار ماده ٔ سیاه ِ بزرگ . (منتهی الارب ).
-
اسودة
لغتنامه دهخدا
اسودة. [ اَ وِ دَ ] (ع اِ) ج ِ سَواد. ج اساوِد. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
عساود
لغتنامه دهخدا
عساود. [ ع َ وِ ] (ع اِ) ج ِ عِسوَدّة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عسودّة شود.
-
عسودات
لغتنامه دهخدا
عسودات . [ ع ِس ْ وَدْ دا ] (ع اِ) ج ِ عِسودّة. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عسودة شود.