کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عریضجات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عریضجات
لغتنامه دهخدا
عریضجات . [ ع َ ض َ / ض ِ ] (از ع ، اِ) (از: عریضه + جات هندی ) بمعنی قوم . (از یادداشت مرحوم دهخدا). جمع غیرفصیح عریضه است درتداول فارسی زبانان ، به معنی نوشته های کوچکتران به بزرگتران . (از فرهنگ فارسی معین ). عریضه ها. عرایض . درخواستها و مستدعیات...
-
جستوجو در متن
-
عریضة
لغتنامه دهخدا
عریضة. [ ع َ ض َ ] (ع ص ) مؤنث عریض . رجوع به عریض شود. || (اِ) در اصطلاح منشیان ، عرض حال است . (از اقرب الموارد). معروض داشته و عرض کرده شده . (آنندراج ). عرض حال . قصه . درخواست نامه . || نامه ای که زیردستی به مافوق و یا کوچکی به بزرگی نویسد. (یا...
-
جات
لغتنامه دهخدا
جات . (پسوند)علامت جمع در فارسی . تازیان بعض کلمات فارسی مختوم به «ه » غیرملفوظ را تعریب کرده به «ات » جمع بسته اند، و ایرانیان اینگونه جمع معرب را از آنان اقتباس کرده و کلمات دیگر (اعم از فارسی و عربی و غیره ) را نیز بهمان سیاق استعمال کرده اند : تو...