کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عتار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عتار
لغتنامه دهخدا
عتار. [ ع َ ] (ع اِ) نره . (منتهی الارب ).
-
عتار
لغتنامه دهخدا
عتار. [ ع َت ْ تا ] (ع ص ) دلاور. || اسب توانا. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || جای درشت و خالی . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
عطار
لغتنامه دهخدا
عطار. [ ع َطْ طا ] (اِخ ) لقب محمدبن حسن بن مقسم بن یعقوب عطار، از قراء مدینة السلام در قرن چهارم هجری است . رجوع به ابن مقسم در همین لغت نامه و مآخذ ذیل شود: الاعلام زرکلی . بغیةالوعاة. غایةالنهایة. تاریخ بغداد. ارشادالاریب .
-
عطار
لغتنامه دهخدا
عطار. [ ع َطْ طا ] (اِخ ) لقب محمدبن حسین عطار حلبی دمشقی ، ریاضیدان قرن سیزدهم هجری است . وی به سال 1177 هَ . ق . در دمشق متولد شد. سپس به ازهر رفت و به سال 1243 هَ . ق . به مرض طاعون در دمشق درگذشت . او را لقب «ممرس » بود و در علوم ستاره شناسی و حس...
-
عطار
لغتنامه دهخدا
عطار. [ ع َطْ طا ] (اِخ )احمدبن محمدبن علی حسنی بغدادی عطار. از فقیهان امامیه ٔ بغداد بود سپس به نجف اشرف منتقل شد و به سال 1215 هَ . ق . درگذشت . او راست : التحقیق ، در اصول فقه ،در دو مجلد. ریاض الجنان فی اعمال شهر رمضان . دیوان شعر، در مدح ائمه . ...
-
عطار
لغتنامه دهخدا
عطار. [ ع َطْ طا ] (ع ص ) خوشبوی فروش و صاحب عطر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنکه بوی خوش فروشد. (دهار). فروشنده ٔ عطر. (از اقرب الموارد). بوی خوش فروش . (مهذب الاسماء). بوی فروش . صیدلانی . صیقبانی : عطارها، سازندگان و فروشندگان عطریات و دهنیات معطر...
-
عطار
لغتنامه دهخدا
عطار. [ ع َطْ طا ] (اِخ ) (ابوحمزه ٔ...) تابعی است . و رجوع به ابوحمزه ٔ عطار در همین لغت نامه و اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 141 شود.
-
عطار
لغتنامه دهخدا
عطار. [ ع َطْ طا ] (اِخ ) (علی ...) ابن ابراهیم بن داودبن سلمان دمشقی . محدث و فقیه قرن هشتم هجری . رجوع به علی عطار شود.
-
عطار
لغتنامه دهخدا
عطار. [ ع َطْ طا ] (اِخ ) احمدبن عثمان بن علی جمال عطار احمدی ، مکنی به ابوالخیر. محدث و عالم به رجال . اصل او از هند است و به سال 1277 هَ . ق . در مکه ٔ مکرمه متولد شد و در حدود سال 1335 هَ .ق . درگذشت . او راست : در السحابة فی صحة سماع الحسن البصری...
-
عطار
لغتنامه دهخدا
عطار. [ ع َطْ طا ] (اِخ ) اسماعیل بن عمربن نعمة، مکنی به ابوطاهر و مشهور به ابن شیب عطار. از ادیبان مصر متولد به سال 551 هَ. ق . وی در شناخت عقاقیر دست داشت تألیفات ادبی نیز داشت که از آن جمله است کتاب مائة جاریة و مائة غلام . عطار به سال 606 هَ . ق...
-
عطار
لغتنامه دهخدا
عطار. [ ع َطْ طا ] (اِخ ) حسن بن احمدبن حسین بن سهل عطار، مکنی به ابوالعلاء. شیخ همدان و امام عراقیان در قرأات در قرن ششم هجری . رجوع به ابوالعلاء (حسن بن ...) در همین لغت نامه و مأخذ ذیل شود: الاعلام زرکلی . طبقات الحفاظ سیوطی . غایة النهایة. التب...
-
عطار
لغتنامه دهخدا
عطار. [ ع َطْ طا ] (اِخ ) حسن بن محمدبن محمود عطار. از دانشمندان مصر در قرن 13 هجری . وی به سال 1190 هَ . ق . در قاهره متولد شد ومدتی در آلبانی سکونت گزید سپس به مصر بازگشت و نوشتن روزنامه ٔ «الوقائع المصریة» را به عهده گرفت سپس به سال 1246 هَ . ق . ...
-
عطار
لغتنامه دهخدا
عطار. [ ع َطْ طا ] (اِخ ) لقب عبدالجباربن علأبن عبدالجبار عطار مکی ، مکنی به ابوبکر است . محدث و اصل او از بصره بود از ابن عیینه روایت دارد. عطار به سال 248 هَ . ق . درگذشت . (از اللباب فی تهذیب الانساب ج 2).
-
عطار
لغتنامه دهخدا
عطار. [ ع َطْ طا ] (اِخ ) لقب عبدالرحمان بن احمدبن محمد، از فاضلان قرن ششم هجری است . رجوع به عبدالرحمان (ابن احمد...) شود.