کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عبیدان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عبیدان
لغتنامه دهخدا
عبیدان . [ ع ُ ب َ ] (اِخ ) نام وادی حیه است به ناحیه یمن که گویند در آن مار بزرگی است . که مانع رفت و آمد و چرانیدن حیوانات است . (معجم البلدان ).
-
جستوجو در متن
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن احمدبن موسی بن زیاد العسکری الاهوازی الجوالیقی معروف به عبیدان . از علماء حدیث است .از تألیفات اوست : الفوائد. وی به سال 216 هَ . ق . متولد و در 306 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).