کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عبیدا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عبیدا
لغتنامه دهخدا
عبیدا. [ ع ُ ب َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن احمدبن طیفور، مکنی به ابوالحسن . مورخ و از مردم خراسان است .و تولد و وفاتش به بغداد بود. وی ذیلی بر تاریخ پدرخود در اخبار بغداد نوشت . (تاریخ پدر او تا پایان خلافت المهتدی باﷲ است ) او اخبار المعتضد و المکتفی و...
-
عبیدا
لغتنامه دهخدا
عبیدا. [ ع ُ ب َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن الحبحاب الموصل . مدتی والی مصر بود. هشام بن عبدالملک وی را به سال 117 هَ . ق . به افریقیه فرستاد و او کار آنجا را سامان داد و غازیان به صقلیه و سوسن و سرزمین سودان فرستاد و همه پیروز بازگشتند سپس امر بلاد بر او...
-
عبیدا
لغتنامه دهخدا
عبیدا. [ ع ُ ب َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن جبرائیل بن عبیداﷲبن بختیشوع . طبیب باحث و از مردم میافارقین است . از تصنیفات او است مناقب الاطباء. الروضة فی الطب . التواصل الی حفظ التناسل . طبایع الحیوان و خواصها و منافع اعضائها. الخاص فی علم الخواص .وی به س...
-
عبیدا
لغتنامه دهخدا
عبیدا. [ ع ُ ب َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن حر الجعفی . مردی شجاع و در شرف ، صلاح و فضل از بزرگان قوم خود بود. وی از اصحاب عثمان بن عفان است . پس از قتل عثمان به معاویه پیوست و در جنگ صفین با او بود پس ازقتل علی (ع ) بکوفه رفت و در فاجعه ٔ حسین بن علی (ع...
-
عبیدا
لغتنامه دهخدا
عبیدا. [ ع ُ ب َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن حسن بغدادی ، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به غلام ، حاسب و فلکی و از افاضل است از کتب اوست : احکام النجوم . اتسییرات و الشعاعات . الاختیارات . الجامع الکبیر. الاصول المجردة.وی به سال 376 هَ . ق . درگذشت . (از الاعل...
-
عبیدا
لغتنامه دهخدا
عبیدا. [ ع ُ ب َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن حسن بن حصین العنبری . قاضی و از فقهاء و عالم به حدیث و از مردم بصره بود ابن حبان نویسد. او در فقه وعلم از سادات بصره بود. به سال 157 هَ . ق . قضاوت بصره یافت و به سال 166 هَ . ق . به بصره درگذشت . تولد او به سا...
-
عبیدا
لغتنامه دهخدا
عبیدا. [ ع ُ ب َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن حسین الکرخی ، مکنی به ابوالحسن . وی فقیه بود و ریاست حنفیه عراق بدو منتهی شد. مولد اوسال 260 هَ . ق . به کرخ بود و به سال 340 هَ . ق . به بغداد درگذشت . از تألیفات اوست : المختصر. شرح الجامع الصغیر. شرح الجامع...
-
عبیدا
لغتنامه دهخدا
عبیدا. [ ع ُ ب َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن زیادبن ظبیان البکری مردی شجاع و نزد عبدالملک بن مروان مقرب بود. مصعب بن زبیر را او کشت و سر او را برای عبدالملک فرستاد. سپس با همراهی ابن جارود بر حجاج خروج کرد. پس ازقتل ابن جارود به عمان رفت و به ابن جلندی از...
-
عبیدا
لغتنامه دهخدا
عبیدا. [ ع ُ ب َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن سری بن الحکم . امیر مصر بود. به سال 206 هَ . ق . سپاهیان با وی بیعت کردند و مأمون عباسی او را به امارت آنجا بداشت . سپس پاره ای از ولایت مصررا به خالدبن یزید شیبانی سپرد عبیداﷲ او را نپذیرفت و با او نبرد کرد ف...
-
عبیدا
لغتنامه دهخدا
عبیدا. [ ع ُ ب َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن سریح ، مکنی به ابوبحیی . رجوع به ابن سریح و نیز الاعلام زرکلی شود.
-
عبیدا
لغتنامه دهخدا
عبیدا. [ ع ُ ب َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن سلیمان بن وهب ، مکنی به ابوالقاسم . وزیر و از اکابر کتاب بود. المعتمد علی اﷲ وی را به وزارت خود برگزید و بعد از وی المعتضد باﷲ نیز وی را بدان سمت ابقا کرد. وزارت او مدت بیست سال طول کشید و به سال 288 هَ . ق . د...
-
عبیدا
لغتنامه دهخدا
عبیدا. [ ع ُ ب َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن طاهربن الحسین الخزاعی . امیر و از ادبا و شعراء بود. وی ولایت شرطه ٔ بغداد را یافت و به سال 223 هَ . ق . به بغداد متولد شد و در 300 هَ . ق . بدانجا درگذشت و معتضد عباسی او را گرامی میداشت . وی در هندسه و...
-
عبیدا
لغتنامه دهخدا
عبیدا. [ ع ُ ب َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن عبدالکریم بن زید المخزومی الرازی ، مکنی به ابوزرعه . از حفاظ حدیث است یکصدهزار حدیث از حفظ داشت . گویند هر حدیثی را که ابوزرعه نشناسد بلااصل است . وی به سال 200 هَ . ق . متولد شد و در 264 هَ . ق . به ری درگذشت ...
-
عبیدا
لغتنامه دهخدا
عبیدا. [ ع ُ ب َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن علی نصر معروف به ابن المارستانیه و مکنی به ابوبکر. رجوع به ابن مارستانیه و نیز الاعلام زرکلی شود.
-
عبیدا
لغتنامه دهخدا
عبیدا. [ ع ُ ب َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن علی بن ابی طالب الهاشمی القرشی . مردی شجاع و عابد بود. در جنگی که مصعب با مختار کرد عبیداﷲ با مصعب بود و به سال 67 هَ . ق . در یکی از جنگها به قتل رسید. (از الاعلام زرکلی ).