کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عبرانیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عبرانیان
لغتنامه دهخدا
عبرانیان . [ ع ِ ] (اِخ ) این کلمه از عابر مشتق است که بمعنی گذر کردن از نهر یا مکانی دیگر میباشد، و یا اینکه از عابر مشتق است که جد ابراهیم خلیل بود. چون ابراهیم از گذرگاه فرات گذشته به اراضی فلسطین درآمد کنعانیان وی را به عبرانی ملقب نمودند، و از پ...
-
جستوجو در متن
-
عبرانیین
لغتنامه دهخدا
عبرانیین . [ ع ِ نی ی ] (اِخ ) رجوع به عبرانیان شود.
-
عبرانیون
لغتنامه دهخدا
عبرانیون . [ ع ِ نی یو ] (اِخ ) رجوع به عبرانیان و الجماهر ص 140 شود.
-
ابیب
لغتنامه دهخدا
ابیب . [ اَ ] (اِ) نام ماه اوّل سال عبرانیان که سپس نام نیسان گرفت ، تقریباً معادل با ابریل .
-
یهود
لغتنامه دهخدا
یهود. [ ی َ ] (اِخ ) عبرانیان در هنگام تشکیل دو دولت ، یکی را اسرائیل و دیگری را یهود نامیدند. (از قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به عبرانیان شود. || ج ِ یهودی . (زمخشری ) (دهار) (السامی فی السامی ) (منتهی الارب ). یهودان . جهودان . کلیمیان . (یادداشت ...
-
عبرانیة
لغتنامه دهخدا
عبرانیة. [ ع ِ نی ی َ] (ص نسبی ، اِ) لغت یهود. (اقرب الموارد). زبان عبری . (ناظم الاطباء). رجوع به عبرانی و عبرانیان شود.
-
اطرسمین
لغتنامه دهخدا
اطرسمین . [ ] (اِخ ) ابن ابی اصیبعه درباره ٔ کلمه ٔ هرمس اول آرد: و تلفظآن ارمس است و آن نام عطارد باشد و در نزد عرب ادریس و در نزد عبرانیان اخنوخ است . (از عیون الانباء ج 1ص 16). رجوع به هرمس و اخنوخ و ادریس و ارمس شود.
-
طیبث
لغتنامه دهخدا
طیبث . [ ب َ ] (اِ) نام ماهیست در تاریخ یهود. یکی از ماههای معروف قوم یهود است . ملاحظه در ماه استر 2:16. اسم ماه دهم سال مقدس ملی عبرانیان است که با هلال جینوری یا سلخ دیسمبرماه فرنگی شروع میکند. روز هشتم و نهم و دهم این ماه روزهای مخصوص روزه بود. (...
-
عبرانی
لغتنامه دهخدا
عبرانی . [ ع ِ ] (ص نسبی ، اِ) لغت جهودان . زبان یهود. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) : سخن کز روی دین گویی چه عبرانی چه سریانی مکان کز بهر حق جوئی چه جابلقا چه جابلسا. سنائی .و رجوع به عبرانیان شود.
-
شمشون
لغتنامه دهخدا
شمشون . [ ش َ ] (اِخ ) قاضی عبرانیان . وی مردی زورمند و دلیر بود و رمز شجاعت او را در موهایش می دانستند. بعدها زنی زیبا بنام دلیله به اغوای فلسطینیان این راز را کشف کرد و شب هنگام که او در خواب بود موهای او را تراشیدند و سپس وی را دستگیرکردند. شمشون ...
-
داوری
لغتنامه دهخدا
داوری . [ وَ ] (حامص ) و آن اجرای حکمی است که خداوند عالم در روز جزا بر مردمان خواهد فرمود. (متی 10: 15) (واعظ 11:9) (متی 12:36) (اعمال رسولان 17:301) (عبرانیان 9:27 و دوم پطرس 2: 9 و 3: 7) (اول یوحنا 4: 17) و داور آن روز خداوند ومنجی ما عیسی مسیح خو...
-
سالار مغنیان
لغتنامه دهخدا
سالار مغنیان . [رِ م ُ غ َن ْ نی ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) عنوان مزامیر 61 است و این لفظ در حبقوق 3:19 مقصود اسباب موزیک تارداری است که عبرانیان بکار میبردند و بتوسط آن مزامیر را میسراییدند. اول سموئیل 18:6 مزامیر 28:25ایوب 30:9 مزامیر 77:6 وابی ارم...
-
پن تاتک
لغتنامه دهخدا
پن تاتک . [ پ َ ت ُ ](اِخ ) اسفار خمسه و نخستین کتب عهد عتیق . این کتب عبارتند از سفر تکوین که از وقایع استقرار عبرانیان در مصر بحث کرده ، سفر خروج که مهاجرت بنی اسرائیل را از مصر شرح میدهد، سفر لاویان که قوانین مذهبی را حاوی است ، سفر اعداد که قوه ٔ...
-
پاتیلچه
لغتنامه دهخدا
پاتیلچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) پاتیل خرد. تیانچه : و از آنجا در پاتیلچه ٔ صحت عزم افکن و آب حیا و شرم بر او ریز. (تفسیر ابوالفتوح رازی ). || روغن مقدس ، و آن ترکیب مطبوخی است که از چند چیز بهم آمیخته ترتیب دهند. و عبرانیان در قدیم الایام آنرا بسیا...