کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عبادیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عبادیه
لغتنامه دهخدا
عبادیه . [ ع َ دی ی َ ] (اِخ ) فرقه ای از اباضیه اند. (اقرب الموارد). رجوع به اباضیه شود.
-
واژههای مشابه
-
عبادیة
لغتنامه دهخدا
عبادیة. [ ع َب ْ با دی ی َ ] (اِخ ) دهی است به مرج . (از اللباب ) (از منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
معتضدبا
لغتنامه دهخدا
معتضدبا. [ م ُ ت َ ض ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) عبادبن محمدبن اسماعیل بن عباد لخمی (متوفی به سال 464 هَ. ق .) از فرزندان نعمان بن منذر و دومین پادشاه دولت عبادیه در اشبیلیه ٔ اندلس است . وی پس از وفات پدر به سال 439 به فرمانروایی رسید. (از اعل...
-
غدامس
لغتنامه دهخدا
غدامس . [ غ َ م ِ ] (اِخ ) غذامس . یاقوت در معجم البلدان آرد: گمان می کنم غدامس لفظ عجمی بربری باشد و آن شهری است که در جنوب غربی ضاربه از بلاد سودان پس از بلاد زافون واقع است در آن پوستهای غذامسی را دباغت کنند که از بهترین پوستهاست و در نرمی و شفافی...