کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عبادات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عبادات
لغتنامه دهخدا
عبادات . [ ع ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان غبوه بخش رامهرمز شهرستان اهواز واقع در 50 هزارگزی شمال باختری رامهرمز و کنار راه اتومبیل رو ویس به هفتگل . 10 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
عبادات
لغتنامه دهخدا
عبادات . [ ع ِ ] (ع اِ) ج ِ عبادة. رجوع به عبادت و عبادة شود.
-
جستوجو در متن
-
مقربات
لغتنامه دهخدا
مقربات . [ م ُ ق َرْ رِ ] (ع ص ، اِ) اعمال و عبادات را گویند. (فرهنگ اصطلاحات عرفانی جعفر سجادی ).
-
قلایدالقیس
لغتنامه دهخدا
قلایدالقیس . [ ق َ ی ِ دَل ْ ق َ] (اِخ ) گویند بنای دیرمانندی است در ظاهر حیره که مسکن رهبانان بوده ، به مردی معروف ، به کثرت عبادات وطاعات انتساب داشته که سرانجام از این کار دست برداشته و مشغول جنون و خلاعت شده است . (معجم البلدان ).
-
عملیه
لغتنامه دهخدا
عملیه . [ ع َ م َ لی ی َ / ی ِ ] (از ع ، ص نسبی ) منسوب به عمل . (ناظم الاطباء).- رساله ٔ عملیه ؛ رساله ٔ مختصری که مجتهد حی ، فتاوی خود را در عبادات و بعضی از امور فقهی دیگر در آن نویسد.
-
اصول و فروع
لغتنامه دهخدا
اصول و فروع . [اُ ل ُ ف ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در هر دانشی اصول عبارت از قواعد اساسی و بنیادی و فروع شاخه ها و مسائل فرعی آن میباشد. و در اصطلاح دین اسلام اصول را بر مسائلی اطلاق کنند که به اعتقادات مربوط است و فروع را به مسائل وابسته به عمل و ع...
-
نوافل
لغتنامه دهخدا
نوافل . [ ن َ ف ِ ] (ع اِ) ج ِ نافلة. عبادات مستحب . رجوع به نافلة شود : و به ایفای نذور و نوافل قیام کرد. (سندبادنامه ص 279). || ج ِ نافله ، به معنی نبیره و فرزندزاده : در میهنه در منزل خواجه مؤید که از نوافل شیخ ابواسعید ابوالخیر است نزول فرموده ب...
-
داری
لغتنامه دهخدا
داری . (اِ) سرکار. ناظر انبار و ذخیره ٔ عمومی . || دربار و قصر و بارگاه . || ناقوس کلیسا. زنگی در کلیسای عیسویان که در هنگام دعوت مردم به عبادات آن را بنوازند. (ناظم الاطباء). || در لهجه های محلی برخی از نقاط ایران به معنی «دارو» بکار میرود. (لغات مح...
-
صوفی علی
لغتنامه دهخدا
صوفی علی . [ ع َ ] (اِخ ) (شیخ ...) در سلک اعاظم مریدان شیخ زین الدین خوافی بود و بر ادای وظائف طاعات و عبادات مراقبت داشت و جمعی کثیر از درویشان در خانقاه او سکونت داشتند. صوفی علی در اواخر زمان خاقان منصور (سلطان حسین میرزا)درگذشت و در حظیره ای که ...
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن محمدبن ابراهیم کازرونی ملقب به حاج هراس . او راست : «بحر السعادة» فارسی مشتمل بر دوازده باب در عبادات واخلاق تألیف این کتاب در شعبان سال 901 هَ . ق . پایان یافت . (کشف الظنون چ 1 استانبول ج 1 ص 185). صاحب قاموس ...
-
صارلی
لغتنامه دهخدا
صارلی . (اِخ ) یکی از فرقه های کرد است در جنوب موصل که عبادات و عقاید آنان سرّی است وکسی را بر آن وقوف نیست . گویند کتاب ایشان به پارسی است و آثاری از دین باستان ایران و عقاید غُلات در آن دیده میشود. این طائفه خود را از نسل عشیره ٔ کاکه میدانند که از...
-
مسأله گو
لغتنامه دهخدا
مسأله گو. [ م َ ءَ ل َ / ل ِ ] (نف مرکب ) مسأله گوی . مسأله گوینده . گوینده ٔ مسأله . بیان کننده ٔ مسائل . کسی که احکام شرعی فرعی را در مورد عبادات یا معاملات برای مردم بیان میکند. آنکه حکم مجتهد را درباره ٔ موضوعی برای مقلد بیان مینماید : و مسأ...
-
اسائش
لغتنامه دهخدا
اسائش . [ ] (اِخ ) شروانی ملقب به کمال الدین . او راست : مفتاح السعادة در فروع ، و آن کتابی است مشتمل بر عبادات و الفاظ کفر و استحسان و ایمان و توبه . مؤلف در این کتاب گوید که وی مسائل صلاة وصوم و صید و اضحیة و ذبائح و مسائل مربوط به کفر و کراهیت را...
-
اوراد
لغتنامه دهخدا
اوراد. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ وَرْد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به ورد شود. || ج ِ وِرْد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (المنجد) (اقرب الموارد). دعایی که بوقت معین خوانند. (آنندراج ) (غیاث اللغات ) : اسباب معیشت ساخته و به اوراد...