کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عالونی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عالونی
لغتنامه دهخدا
عالونی . (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ عُکاّشه ٔ هفت لنگ بختیاری . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 74).
-
واژههای مشابه
-
علی عالونی
لغتنامه دهخدا
علی عالونی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمد عالونی حنفی . متوفی در حدود سال 815 هَ . ق . او راست : الانتقاد فی شرح عمدةالاعتقاد. (از معجم المؤلفین از هدیة العارفین بغدادی ج 1 ص 729).
-
جستوجو در متن
-
علی حنفی
لغتنامه دهخدا
علی حنفی . [ ع َ ی ِ ح َ ن َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمد عالونی حنفی . رجوع به علی عالونی شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمد عالونی حنفی . رجوع به علی عالونی شود.
-
عکاشة
لغتنامه دهخدا
عکاشة. [ ع ُ ک ْ کا ش َ ] (اِخ ) شعبه ای از طایفه ٔ بایادی هفت لنگ از ایل بختیاری ایران ،و دارای شعب ذیل است : مراد، عالونی ، شهروئی ، کلاموئی ، کلاستن ، سله چین . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 74).