کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عاشق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
عاشق لو
لغتنامه دهخدا
عاشق لو. [ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز واقع در 26هزار و پانصدگزی جنوب باختری خداآفرین و 30 هزارو پانصد گزی شوسه ٔ اهر به کلیبر. محلی کوهستانی گرمسیر و مالاریایی است و 305 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ قره سو و ...
-
عاشق نواز
لغتنامه دهخدا
عاشق نواز. [ ش ِ ن َ ] (نف مرکب ) نوازنده ٔ عاشق . آنکه به عاشق لطف کند. آنکه دل عاشق را استمالت کند : بیا ساقی از شادی نوش و نازیکی شربت از میر عاشق نواز.نظامی .
-
عاشق وش
لغتنامه دهخدا
عاشق وش . [ ش ِ وَ ] (ص مرکب ) بمانند عاشق . همانند عاشق : در هر چمن عاشق وشان بر ساقی و می جانفشان پیر خرد ز انصافشان با می مواسا داشتن .نظامی .
-
پیرمحمد عاشق
لغتنامه دهخدا
پیرمحمد عاشق . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ش ِ ] (اِخ ) ابن علی (یا پیر محمدبن علی عاشق ) او راست ترجمه ٔ شرح حدیث الأربعین ابن کمال پاشا بترکی و معراج الایالة و منهاج العدالة بترکی . و ترجمه ٔ السیاسةالشرعیة فی اصلاح الراعی و الرعیة ابن تیمیه با اضافاتی بع...
-
شاه عاشق
لغتنامه دهخدا
شاه عاشق . [ ش ِ ] (اِخ ) نام شاعر صوفی مسلک که در دوره ٔ شاه شیخ ابواسحاق اینجو شعر به لهجه ٔ شیرازی میگفت و بر در مسجد عتیق شیراز دکه ای داشت که در آن شیرینی وقند و نبات میفروخت روز جمعه ای که شیخ ابواسحاق از نماز فراغت حاصل کرد و از مسجد بیرون آمد...
-
قزل عاشق
لغتنامه دهخدا
قزل عاشق . [ ق ِ زِ ش ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان نازلواز بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه . موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است . سکنه ٔ آن 270 تن . آب آن ازنازلوچای و محصول آن غلات ، توتون ، کشمش ، چغندر، حبوبات . شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان ج...
-
چشمه عاشق
لغتنامه دهخدا
چشمه عاشق . [ چ َ م َ ش ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کوشک بخش بافت شهرستان سیرجان که در 70 هزارگزی جنوب خاوری بافت و4هزارگزی خاور راه فرعی بافت به اسفندقه واقع است و9 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
چشمه عاشق
لغتنامه دهخدا
چشمه عاشق . [ چ َ م َ ش ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کوشک بخش بافت شهرستان سیرجان که در 58 هزارگزی جنوب خاوری بافت بر سر راه مالرو زنجان به اسفندقه واقع است و 4 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیای ایران ج 8).
-
عاشق سگ جان
لغتنامه دهخدا
عاشق سگ جان . [ ش ِ ق ِ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایت از دنیاطلبان و طالبان دنیا باشد. (برهان ) (آنندراج ).
-
عاشق و معشوق
لغتنامه دهخدا
عاشق و معشوق . [ ش ِق ُ م َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) دو تن که شیفته ٔ یکدیگر باشند. || دو نگین متغایر اللون که دریک خانه ٔ انگشتری باشد. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
حسین آباد عاشق
لغتنامه دهخدا
حسین آباد عاشق . [ ح ُ س َ دِ ش ِ ] (اِخ ) ده از بخش حومه ٔ شهرستان نائین . 20هزارگزی شمال باختری نائین . سه هزارگزی راه اردستان به نائین . جلگه معتدل . سکنه 134 تن . زبان فارسی . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت . راه فرعی . (فرهنگ ...
-
قلعه قزل عاشق
لغتنامه دهخدا
قلعه قزل عاشق . [ ق َ ع َ ق ِ زِ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نازلو بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه ، واقع در 8هزارگزی شمال باختری ارومیه و در مسیر شوسه ٔ ارومیه به سلماس . موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل سالم است . سکنه ٔ آن 40 تن است . آب آن از نازلوچای...
-
جستوجو در متن
-
عاشقة
لغتنامه دهخدا
عاشقة. [ ش ِ ق َ ] (ع ص ) مؤنث عاشق . (منتهی الارب ). رجوع به عاشق شود.
-
کوه کوب
لغتنامه دهخدا
کوه کوب . (اِخ ) فرهاد را نیز گویند که عاشق شیرین بود. (برهان ) (آنندراج ). فرهاد عاشق شیرین . (ناظم الاطباء).
-
سائل
لغتنامه دهخدا
سائل . [ ءِ ] (اِخ ) بختیاری . از متأخران است . از اشعار اوست :چند کشی بی گناه عاشق محزون کشتن عاشق مگر گناه ندارد.(از بهترین اشعار پژمان ).