کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ظلالة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ظلالة
لغتنامه دهخدا
ظلالة. [ ظَ ل َ ] (ع اِ) ابر که سایه ٔ آن را بر زمین بینی ، یا ابر که تنهانماید. || کالبد. || دامت ظلالةالظل بالکسر و ظُلّتُه بالضّم ؛ أی ما یستظل به من شجر أو حجر أو غیر ذلک ؛ پاینده باد آنچه در سایه ٔ آن زیستن توان . || ظلة. رجوع به ظل شود.
-
واژههای همآوا
-
ذلالت
لغتنامه دهخدا
ذلالت . [ ذَ / ذُ ل َ ] (ع مص ) خوار شدن . ذلیل گردیدن . ذُل ّ. ذلت . مذلت .
-
زلالة
لغتنامه دهخدا
زلالة. [ زَل ْ لا ل َ ] (اِخ ) عقبه ای است به تهامة. (منتهی الارب ). رجوع به معجم البلدان شود.
-
ضلالت
لغتنامه دهخدا
ضلالت . [ ض َ ل َ ](ع مص ) گمراه شدن . بیراه شدن . (زوزنی ) (تاج المصادر). || (اِمص ) ضد هدایت است چنانکه اِضلال ضد اهتداء می باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون ). صاحب تعریفات گوید: هی فقدان ما یوصل الی المطلوب و قیل هی سلوک طریق لایوصل الی المطلوب . گمراه...
-
جستوجو در متن
-
حاکم بامر ا
لغتنامه دهخدا
حاکم بامر ا. [ ک ِ ب ِ اَ رِل ْلاه ] (اِخ ) ابوالعباس احمدبن مستکفی باﷲ ابوالربیع سلیمان بن حاکم بامر اﷲ اول ابوالعباس احمدبن ابی علی حسن قبّی بن علی بن ابی بکربن خلیفة مسترشد باﷲبن مستظهر باﷲ عباسی ، مشهور به حاکم دوم . سیوطی گوید: چون حاکم بامر اﷲ ...
-
صفویه
لغتنامه دهخدا
صفویه . [ ص َ ف َ وی ی َ ] (اِخ ) سلسله ای از پادشاهان ایران که از 907 تا 1135 هَ . ق . در ایران سلطنت داشتند و در این تاریخ از افغانیان شکست خوردند و پادشاهی آنان منقرض شد. بازماندگان این خاندان چند سالی دیگر هم در بعضی ولایات مخصوصاً مازندران مختصر...