کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طیف مغناطیسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طیف مغناطیسی
لغتنامه دهخدا
طیف مغناطیسی . [ طَ / طِ ف ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شکل مخصوصی است که براده های آهن که در روی صفحه ریخته شده است بر اثر قرار دادن آهن ربائی در زیر صفحه بخود میگیرند، از جریان الکتریک نیز آن شکل پیدا میشود.
-
واژههای مشابه
-
طیف شمس
لغتنامه دهخدا
طیف شمس . [ طَ / طِ ف ِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوار رنگینی است که از تجزیه ٔ نور خورشید بوسیله ٔ منشور (موشور) بلوری به دست می آید. علت این امر آن است که زاویه ٔ انکسار الوان مختلف متفاوت است ، لذا نور خورشید به الوان مشکله ٔ آن که عبارتست از...
-
طیف نما
لغتنامه دهخدا
طیف نما. [ طَ / طِ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) اسپکترسکپ . دستگاهی که در تجزیه نور و تحقیق طیف به کار رود.
-
طیف نور
لغتنامه دهخدا
طیف نور. [ طَ / طِ ف ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رنگهای حاصل از تجزیه ٔ نور بوسیله ٔ بلور یا منشور.
-
خیال طیف
لغتنامه دهخدا
خیال طیف . [ خ َ / خیا ل ِ طَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حلم . آنچه در خواب بینند. رؤیا.
-
جستوجو در متن
-
خطوط قوه
لغتنامه دهخدا
خطوط قوه . [ خ ُ طِ ق ُوْ وَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح فیزیکی ) خطوط منحنی است که بر اثر طیف مغناطیسی براده های آهن درست می شود. || (اصطلاح الکتریسته ) خطوطی است که حاوی نیروی الکتریکی است . خطوط نیرو.
-
زیمان
لغتنامه دهخدا
زیمان . (اِخ ) پیتر (1865 - 1943 م .). فیزیکدان هلندی استاد فیزیک در دانشگاه آمستردام و مدیر مؤسسه ٔ فیزیک آمستردام بود. وی اثر میدان مغناطیسی را بر طیف نوری که از این میدان بگذرد کشف کرد و بررسی شرایط مغناطیسی را در نواحی کلفدار خورشید میسر ساخت . ...
-
سلونوئید
لغتنامه دهخدا
سلونوئید. [ س ِ ] (فرانسوی ، اِ) در فیزیک عبارت است از یک قرقره که بدور آن مفتولی بشکل پیچ پیچیده شده است که چون جریان الکتریسته را در آن برقرار نمائیم ، تولید طیف مغناطیسی مینماید. خاصیت جریان لوله شکل را ارستد فیزیک دان دانمارکی در سال 1819 م . کشف...
-
تشعشع
لغتنامه دهخدا
تشعشع. [ ت َ ش َ ش ُ ] (ع مص ) اندک ماندن از ماه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سپری شدن روزهای ماه جز مقدار کمی از آن : تشعشع الشهر تقضی الا اقله . (از اقرب الموارد). || شعاع انداختن . پرتو افکندن . پرتوافکنی . درخشندگی . ج ، تشعشعات . (فرهنگ فارس...
-
خورشید
لغتنامه دهخدا
خورشید. [ خوَرْ / خُرْ ] (اِ) (از: خور+ شید) خور. مهر. هور. شمس . شارق . بیضاء. شید. (مهذب الاسماء).روز. غزاله . (یادداشت بخط مؤلف ). ستاره ای که جاذبه ٔ گرانشی آن اجرام منظومه ٔ شمسی را بر مداراتشان نگاه میدارد. نزدیکترین ثوابت است به زمین و با وجو...