کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طیفور (طَ یا طِ) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ثططة
لغتنامه دهخدا
ثططة. [ ث َ طِ طَ / ث ِ طَ طَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ثَطّ.
-
طقطقی
لغتنامه دهخدا
طقطقی . [ طِ طَ ] (اِخ ) محمدبن علی .
-
طیف نور
لغتنامه دهخدا
طیف نور. [ طَ / طِ ف ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رنگهای حاصل از تجزیه ٔ نور بوسیله ٔ بلور یا منشور.
-
شطه
لغتنامه دهخدا
شطه . [ ش َ طَ / طِ ] (اِ) یا شته . چیزی مثل پشه که آفت درخت است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شته شود.
-
طلاطل
لغتنامه دهخدا
طلاطل . [ طَ طِ / طُ طِ ] (ع اِ) بیماریی است در پشت خر که قطع کند آن را. طُلاطلة. (منتهی الارب ).
-
طفاطف
لغتنامه دهخدا
طفاطف . [ طَ طِ ] (ع اِ) ج ِ طَفطفة و طِفطفة. (منتهی الارب ).
-
طلاکاری
لغتنامه دهخدا
طلاکاری . [ طِ / طَ ] (حامص مرکب ) عمل طلاکار.
-
طلاکوبی
لغتنامه دهخدا
طلاکوبی . [ طِ / طَ ] (حامص مرکب ) عمل طلاکوب .
-
طماطم
لغتنامه دهخدا
طماطم . [ طَ طِ ] (ع اِ) ج ِ طمطم . رجوع به طمطم شود.
-
آب طلاکاری
لغتنامه دهخدا
آب طلاکاری . [ طِ / طَ ] (حامص مرکب ) تذهیب . || اندودن به اکلیل .
-
آب طلایی
لغتنامه دهخدا
آب طلایی . [ طِ / طَ] (ص نسبی ) مذهَّب . || به اکلیل اندوده .
-
جاویدطراز
لغتنامه دهخدا
جاویدطراز. [طَ / طِ ] (ص مرکب ) همیشه آراسته . (ناظم الاطباء).
-
طرازیدنی
لغتنامه دهخدا
طرازیدنی . [ طِ / طَ دَ ] (ص لیاقت ) شایسته ٔ آرایش . لایق آراستن و پیراستن .
-
طباطبی
لغتنامه دهخدا
طباطبی . [ طَ طِ ] (ص نسبی ) نسبت به طباطباست . (از تاج العروس ).
-
طباطرة
لغتنامه دهخدا
طباطرة. [ طَ طِ رَ ] (ع اِ) ج ِ طبطر. رجوع به طبطر شود.