کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طوائف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طوائف
لغتنامه دهخدا
طوائف . [ طَ ءِ ] (ع اِ) ج ِ طائفه : سلطان به دفع جمعی از طوائف افغانیان ... مشغول شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 423).- طوائف (ملوک ...) ؛ ملوک طوائف . عرب از ملوک طوائف ، اشکانیان خواهد.- || و نیز دوره ای از تاریخ اندلس را دوره ٔ ملوک طوایف خوانند. رجو...
-
جستوجو در متن
-
ابدامانی
لغتنامه دهخدا
ابدامانی . [ ] (اِخ ) یکی از طوائف کرد پشت کوه .
-
ابوشاد
لغتنامه دهخدا
ابوشاد. [ اَ ] (اِخ ) طوائف متفرّقه .
-
دیناری
لغتنامه دهخدا
دیناری . (اِخ ) طایفه ای از طوائف هفت لنگ . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 73).
-
قرابوکلوا
لغتنامه دهخدا
قرابوکلوا. [ ] (اِخ ) نام یکی از طوائف ترک . (نخبةالدهر دمشقی ص 264).
-
قادلو
لغتنامه دهخدا
قادلو. (اِخ ) طائفه ای از طوائف قشقائی . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 82).
-
حاجی زائی
لغتنامه دهخدا
حاجی زائی . (اِخ ) نام یکی از طوائف ناحیه ٔ بمپور بلوچستان است مرکب از 400 خانوار.
-
جامه بزرگی
لغتنامه دهخدا
جامه بزرگی . [ م َ / م ِ ب ُ زُ ] (اِخ ) طائفه ای از طوائف قشقائی . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 84). یکی از طوائف ایل قشقائی ایران و مرکب از 60 خانوار است که در بلوک اقرز سکونت دارند.
-
عرب
لغتنامه دهخدا
عرب . [ ع َ رَ ] (اِخ ) طایفه ای از طوائف فارس است . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 104).
-
عبدالرحمان لو
لغتنامه دهخدا
عبدالرحمان لو. [ ع َ دُرْ رَ ] (اِخ ) نام طایفه ای است از طوائف قشقائی . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 85).
-
هارونیه
لغتنامه دهخدا
هارونیه . [ نی ی َ ](اِخ ) نام طایفه ای از طوائف کرد. (از تاریخ کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او تألیف رشیدیاسمی ص 113).
-
جانکل
لغتنامه دهخدا
جانکل . [ ک َ ] (اِخ ) یکی از طوائف ساکن شمال هند. (از تحقیق ماللهند ص 152).
-
جاسک
لغتنامه دهخدا
جاسک . (اِخ ) طائفه ای از طوائف ناحیه ٔ مکران که شامل هزار خانوار است . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 101).
-
قائد رحمه
لغتنامه دهخدا
قائد رحمه . [ ءِ رَ م َ ] (اِخ ) یکی از ایلات کرد ایران ، از طوائف پیشکوه است که در دهی به همین نام زندگی میکنند. (رجوع به ماده قبل شود).