کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طلنفح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طلنفح
لغتنامه دهخدا
طلنفح . [ طَ ل َ ف َ ] (ع ص ) گرسنه . تهی شکم . (منتهی الارب ). خالی الجوف . (مهذب الاسماء). || مانده . کوفته . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
تهی شکم
لغتنامه دهخدا
تهی شکم . [ ت َ / ت ِ / ت ُ ش ِ ک َ ] (ص مرکب ) خالی شکم . گرسنه . (ناظم الاطباء). طلنفح ، گرسنه و تهی شکم . (منتهی الارب از یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : کوس تهی شکم را بود آرزوی آن نان یا قوم اطعمونی ، آوازش آمد از بر. خاقانی .رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
گرسنه
لغتنامه دهخدا
گرسنه . [ گ ُ رِ / رُ ن َ / ن ِ / گ ُ س َ / س ِ ن َ /ن ِ ] (ص ) به ضم اول و کسر دوم و چهارم (در لهجه ٔ مرکزی ) و نیز به ضم اول و دوم و فتح چهارم و در شعر بضرورت به ضم اول و سکون دوم و فتح سوم و چهارم . پهلوی ، گورسک و گورسکیه ، تهرانی ، گشنه ، گیلی ،...