کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طلقة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طلقة
لغتنامه دهخدا
طلقة. [ طَ ق َ ] (ع اِ) نام اسپی است . (منتهی الارب ).
-
طلقة
لغتنامه دهخدا
طلقة. [ طَ ق َ ] (ع ص ) لیلة طلقة؛ شب نه گرم و نه سرد. (منتهی الارب ).
-
طلقة
لغتنامه دهخدا
طلقة. [ طُ ل َ ق َ ] (ع ص ) مرد بسیار طلاق دهنده . طلیق . (منتهی الارب ). مردی طَلاّق . (مهذب الاسماء). کثیرالتطلیق . (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
تلقط
لغتنامه دهخدا
تلقط. [ ت َ ل َق ْ ق ُ ] (ع مص ) از هر جای برچیدن . (تاج المصادر بیهقی ). از جابجا برگرفتن خرما وجز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جمع کردن چیزی از اینجا و از آنجا. (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
مرغزار
لغتنامه دهخدا
مرغزار. [ م َ ] (اِ مرکب ) سبزه زار و زمینی که مرغ در آن بسیار رسته باشد. (برهان ). جایی را گویند که در آن سبزه بسیار رسته باشد. (از غیاث ) (از آنندراج ). آنجا که مرغ روییده است . زمینی که در آن گیاه مرغ فراوان باشد و سبزه زار و علفزار و چراگاه . (نا...