کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طلقان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طلقان
لغتنامه دهخدا
طلقان . [ طَ ل َ ] (اِخ ) دهی است به زهراء و در آن گور جماعتی از صالحین است . مجدبن نجار حافظ آنجا سماع حدیث کرده است . (معجم البلدان ).
-
واژههای همآوا
-
طلغان
لغتنامه دهخدا
طلغان . [ طَ ل َ ] (ع ص ) آنکه مانده شود پس به رنجیدگی کار کند. گویند: هو یطلغ المهنة؛ ای عجز. (منتهی الارب ).