کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طلاساز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طلاساز
لغتنامه دهخدا
طلاساز. [ طِ / طَ ] (نف مرکب ) طلاکار. || کیمیاگر : شود شمشه ٔ زر از این باده خس طلاساز را دردش اکسیر بس .ملاطغرا (از آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
طلاکار
لغتنامه دهخدا
طلاکار. [ طِ / طَ ] (ص مرکب ) طلاساز. || چیزی که کار نقش و نگارش از طلا باشد و کرده باشند، چون خانه ٔ طلاکار و شمشیر طلاکار : منزل مردان ز نقش عاریت کاری خوش است خانه چون فانوس از مهمان طلاکاری خوش است .محسن تأثیر (از آنندراج ).