کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طفل رضيع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
هفت طفل جان شکر
لغتنامه دهخدا
هفت طفل جان شکر. [ هََ طِ ل ِ ش ِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) به معنی هفت شمع است که کنایه از سبعه ٔ سیاره باشد. (برهان ).
-
جزبلاله ٔ طفل بلند شدن
لغتنامه دهخدا
جزبلاله ٔ طفل بلند شدن . [ ج ِ ب َ ل َ / ل ِ ی ِ طِ ب ُ ل َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، ناگاهان فریاد طفل برآمدن هنگام زخمی سخت مولم و گزیدگی جانوری چون زنبور و عقرب و مانند آن . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به جزبلاله شود.