کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طغرل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خانقاه طغرل بک
لغتنامه دهخدا
خانقاه طغرل بک . [ ن َ/ ن ِ هَِ طُ رُ ب َ ] (اِخ ) این خانقاه از بناهای امیرشهاب الدین طغرل اتابک بحلب در خارج باب اربعین است . امروز آن خانقاه مدرسه ٔ نجاة شده و در دست وزارت فرهنگ است . (از خطط الشام محمد کردعلی جزء 6 ص 147).
-
جستوجو در متن
-
ابوالمظفر
لغتنامه دهخدا
ابوالمظفر. [ اَ بُل ْ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) ارسلان بن طغرل . رجوع به ارسلان بن طغرل ... شود.
-
ارسلان
لغتنامه دهخدا
ارسلان . [ اَ س َ ] (اِخ ) ابن طغرل (سلطان ...). رجوع به ارسلانشاه ابن طغرل شود.
-
عزالدین
لغتنامه دهخدا
عزالدین . [ ع ِزْ زُدْ دی ] (اِخ ) طغرل تکین . رجوع به طغرل بک در همین لغت نامه و تاریخ بیهق چ تهران ص 226 شود.
-
عزالدوله
لغتنامه دهخدا
عزالدوله . [ ع ِزْ زُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) عبدالرشیدبن محمود غزنوی ، مکنی به ابومنصور. از پادشاهان غزنوی ، و شخصی بی جرأت بود و زیر نفوذ یکی از درباریان خود بنام طغرل (طغرل کافرنعمت ) قرار داشت . و سرانجام به سال 444 هَ .ق . به دست همین طغرل بقتل رسید....
-
ابراهیم اینال
لغتنامه دهخدا
ابراهیم اینال . [ اِ م ِ ] (اِخ ) یا ابراهیم یِنال . برادر مادری نخستین پادشاه سلجوقی ، طغرل بیک . در ابتدای دولت سلجوقی با برادر خود همراه بود و به او خدمت میکرد، اما به سال 450 هَ .ق . در همدان علم طغیان برافراشت و طغرل بر سر او تاخته سپاه او بپراک...
-
خالد
لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) یکی از نه نبیره ٔ سلطان محمود غزنوی است . در زمان استیلاء طغرل نامی بر خراسان که از غلامان سلطان محمود و بنام طغرل کافرنعمت مشهور است ، این نه نبیره که در قلعه ٔ دهک محبوس بودند در شب در قلعه را بشکستند و بیرون آمدند و پناه به نو...
-
ارسلان
لغتنامه دهخدا
ارسلان . [ اَ س َ ] (اِخ ) (ملک ...). رجوع به ارسلانشاه بن طغرل اول شود.
-
رکن الدین
لغتنامه دهخدا
رکن الدین . [ رُ نُدْ دی ] (اِخ ) طغرل بن ارسلان قسیم امیرالمؤمنین . رجوع به طغرل (بن ارسلان ...) و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 531 شود.
-
رکن الدین
لغتنامه دهخدا
رکن الدین . [ رُ نُدْ دی ] (اِخ ) طغرل بن محمدبن ملکشاه یمین امیرالمؤمنین . رجوع به طغرل (بن محمد...) و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 521 شود.
-
رکن الدین
لغتنامه دهخدا
رکن الدین . [ رُ نُدْ دی ] (اِخ ) طغرل بیک محمدبن میکال سلجوقی یمین امیرالمؤمنین . رجوع به طغرل بیک و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 312 و 485 شود.
-
قسیم امیرالمؤمنین
لغتنامه دهخدا
قسیم امیرالمؤمنین . [ ق َ اَ رُل ْ م ُءْ م ِ ] (اِخ ) ابوالمظفر قلادون الصالحی . ملک مصر است . || برکیارق بن سلطان ملکشاه . رجوع به برکیارق شود. || طغرل بن ارسلان شاه بن طغرل بن محمد طبربن ملکشاه . رجوع به طغرل بن ارسلان شود. || لقب ارسلان شاه بن طغ...
-
ابوالفتح
لغتنامه دهخدا
ابوالفتح . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) رازی . او نخستین وزیر نخستین سلاجقه ابوطالب محمد طغرل بیگ بن میکائیل بن سلجوق است . وی از پیش باصفهان خدمت علاءالدولةبن کاکویه صاحب اصفهان میکرد سپس بملازمت پسر وی فرامرز پیوست . وقتی فرامرز او را برسالت نزد طغرل فر...
-
عزالدین
لغتنامه دهخدا
عزالدین . [ ع ِزْ زُدْ دی ] (اِخ )طغرل بک (امیر اس-فهسالار...). رجوع به طغرلبک شود.
-
جلال الدولة
لغتنامه دهخدا
جلال الدولة. [ ج َ لُدْ دُ ل َ ] (اِخ ) ارسلان شاه بن طغرل . رجوع به ارسلان شاه در همین لغت نامه شود.