کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طشکر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طشکر
لغتنامه دهخدا
طشکر. [ طِ ک َ ] (اِخ ) حصاری است بس استوار در شهرستان جیان از اعمال اندلس و بر زبر آن نتوان شدن مگر با نردبان . (معجم البلدان ج 6 ص 49). حصنی به اسپانیا، نزدیک شهر بسطة.
-
واژههای مشابه
-
حصن طشکر
لغتنامه دهخدا
حصن طشکر. [ ح ِ ن ِ طَ ک َ ] (اِخ ) حصنی به اسپانیا. (حلل سندسیه ج 1 ص 127).
-
واژههای همآوا
-
تشکر
لغتنامه دهخدا
تشکر. [ ت َ ش َک ْ ک ُ ] (ع مص )سپاس داری نمودن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). سپاس داری کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). با لام متعدی شود. یقال : تشکر له بلائه ؛ ای شکر له بلاء. (منتهی الارب ). سپاسگزاری کردن .