کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طرطق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طرطق
لغتنامه دهخدا
طرطق . [ طَ طَ] (ع اِ) دُرد. لرد. دُردی . ثفل . حثاله . رسوب . طرطیر. ج ، طراطق . و رجوع به طرطیر شود. (دزی ج 2 ص 37).
-
جستوجو در متن
-
طرطیر
لغتنامه دهخدا
طرطیر. [ طَ ] (معرب ، اِ) به عربی دُردی خمر است . (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). طرطق .