کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طرز حکومت هیلت دولت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
یامن
لغتنامه دهخدا
یامن . [ م ِ ] (چینی ، اِ) کلمه ٔ چینی به معنی دولت و حکومت ، خاصه دولت و حکومت چین در برابر دول خارجه . (یادداشت مؤلف ).
-
دولت گرای
لغتنامه دهخدا
دولت گرای . [ دَ / دُو ل َ گ ِ ] (نف مرکب ) دولت گرا. مشتاق قدرت و سلطنت و حکمرانی . (ناظم الاطباء). که به دولت گرایش دارد. دولت خواه . دولت پرست . که به حکومت وسلطنت وابستگی و گرایش دارد. (از یادداشت مؤلف ).
-
عمیدالدولة
لغتنامه دهخدا
عمیدالدولة. [ ع َ دُدْ دَ ل َ ] (ع اِ مرکب ) بزرگ دولت . سرور حکومت . آنکه دولت بر او تکیه کند. و آن لقبی بود که به بزرگان مملکت می دادند.
-
اعیان دولت
لغتنامه دهخدا
اعیان دولت . [ اَ ن ِ دَ / دُو ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اراکین سلطنت و وزراء و امرای ریاست . (آنندراج ). وزرای دولت . (ناظم الاطباء). بزرگان و اشراف حکومت .
-
بشلام
لغتنامه دهخدا
بشلام . [ ] (اِخ ) پسرسلام که در زمان رجوع یهود از بابل از جانب دولت فارس به فلسطینیان حکومت داشت . (از قاموس کتاب مقدس ).
-
دولتخواهی
لغتنامه دهخدا
دولتخواهی . [ دَ / دُو ل َ خوا / خا ] (حامص مرکب ) صفت دولت خواه . خواهان دولت و نعمت کسی یا کسانی بودن . خیرخواهی و سعادت طلبی . (یادداشت مؤلف ).نیک خواهی و خیراندیشی . (ناظم الاطباء) : سحرم هاتف می خانه به دولتخواهی گفت باز آی که دیرینه ٔ این درگا...
-
رمضانیه
لغتنامه دهخدا
رمضانیه . [ رَ م َ نی ی َ ] (اِخ ) نام دولت کوچکی است که در اوایل ظهور دولت عثمانی بر آطنه (ادنه ) و طرسوس و سیس حکومت داشته است . مؤسس این دولت ، رمضان پسر «یورکر» است . وی از جمله رؤسای ترکمانانی بود که در خدمت پدر ارطغرل غازی سلیمانشاه بود. این ...
-
ابوعریش
لغتنامه دهخدا
ابوعریش .[ اَ ع َ ] (اِخ ) ناحیتی است بحدیده ٔ یمن به شش ساعتی ساحل بحر احمر. در قدیم این ناحیت تابع حکومت یمن بود و در مائه ٔ دوازدهم امارتی مستقل داشت و1288 هَ .ق . آنگاه که دولت عثمانی ابوعریش را فتح و تسخیر کرد تابع حکومت عثمانی شد و پس از جنگ بی...
-
کامل
لغتنامه دهخدا
کامل . [ م ِ ] (اِخ ) ابن ... هبةاﷲبن عبداﷲبن کامل ، ابوالقاسم . «داعی الدعات » فاطمی ها در مصر بود و در اواخر دولت فاطمی ها «قاضی القضات »شد و به لقب فخرالامناء نایل آمد. پس از زوال حکومت فاطمیان در مصر دستگیر و به دار آویخته شد. او یکی از هشت نفری ...
-
دولتخواه
لغتنامه دهخدا
دولتخواه . [ دَ / دُو ل َ خوا / خا ] (نف مرکب ) خواهنده ٔ دولت . خواهان دولت . || نیکخواه و خیرخواه . (ناظم الاطباء). خواهان دولت و سعادت کسی یا کسانی . دعاگوی دولت کس یا کسان . (یادداشت مؤلف ) : ترا نجوم و فلک لشکر است و لشکرگه ترا ملوک و ملک داعی ...
-
دولت گرای
لغتنامه دهخدا
دولت گرای . [ دَ ل َ گ ِ ] (اِخ ) دولت گرای خان اول ، ششمین خان از خانان قریم (قرم ) پسر مبارک گرای سلطان است که به سال 958 هَ .ق . از طرف سلطان سلیمان به مقام خانی منصوب شد و 25 سال حکومت کرد و به سال 985 هَ .ق . به مرض طاعون درگذشت . وی طبع شعر داش...
-
ابراهیم بن شهید
لغتنامه دهخدا
ابراهیم بن شهید. [ اِ م ِ ن ِ ش َ ] (اِخ ) یکی از امرای دولت بنی حفص است . وی در اواسط قرن هشتم هجری مدتی بر تونس استیلا یافته و مستقلاً حکومت راند. چون پدرش ابوبکربن ابی الخطاب را سلطان ابوالبقا بقتل رسانیده بود از اینرو به شهید ملقب گشته است .
-
حسین فاطمی
لغتنامه دهخدا
حسین فاطمی . [ ح ُ س َ ن ِ طِ ] (اِخ ) (دکتر...) وزیرامور خارجه ٔ ایران در زمان حکومت ملی کننده ٔ صنعت نفت بود، و پس از سقوط این دولت و تشکیل کنسرسیوم تیرباران شد. رجوع به کلمه ٔ مصدق در همین لغت نامه شود.
-
مسندفروز
لغتنامه دهخدا
مسندفروز. [ م َ ن َ ف ُ ] (نف مرکب ) مسندفروزنده . مسندافروزنده . مسندافروز. آن که روشنی مسند به وجود او بازبسته است . روشنی بخش مسند پادشاهی و حکومت : مسندفروز دولت کان شکوه و شوکت برهان ملک و ملت بونصر بوالمعالی . حافظ.و رجوع به مسندافروزشود.
-
اخشیدیه
لغتنامه دهخدا
اخشیدیه . [ اِ دی ی َ ] (اِخ ) (دولت ...) اخشیدیّه از 323 تا 358 هَ . ق . در مصر حکومت داشتند و مؤسس آن ابوبکر محمداخشید بود. رجوع به آل اخشید و اخشید محمد... شود.