کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طرز بیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نادره گفتار
لغتنامه دهخدا
نادره گفتار. [ دِ رَ / رِ گ ُ ] (ص مرکب ) آن که گفتارهای پسندیده بیان می کند. (ناظم الاطباء) : آن که در طرز غزل نکته به حافظ آموخت یار شیرین سخن نادره گفتار من است .حافظ.
-
عبارت
لغتنامه دهخدا
عبارت . [ ع ِ رَ ] (ع اِمص ، اِ) عبارة. || تفسیر و تأویل . || شرح . || ترجمه . (ناظم الاطباء). || بیان و تعبیر کردن . (غیاث اللغات ). || تکلم . (اقرب الموارد). || طرز بیان . طریقه ٔ ادای سخن . (ناظم الاطباء) : آنجا که عبادت باید عبارت سود ندارد. (کش...
-
سبک
لغتنامه دهخدا
سبک . [ س َ ] (ع اِ) ادبای قرن اخیر سبک را مجازاً بمعنی «طرز خاصی از نظم یا نثر» استعمال کرده اند و تقریباً آن را در برابر «استیل » اروپائیان نهاده اند. سبک در اصطلاح ادبیات عبارتست از روش خاص ادراک و بیان افکار بوسیله ٔ ترکیب کلمات و انتخاب الفاظ و ...
-
ناحوم
لغتنامه دهخدا
ناحوم . (اِخ ) ناحوم (به معنی تسلی ) او هفتمین انبیاء اصغر است . طور و طرز ناحوم نامعلوم است مگر اینکه او در القوش متوطن بوده و محتمل است که القوش قریه ای باشد که در محال جلیل واقع بوده . نبوتش حاکی یک مطلب و در سه باب مندرج است از آنجمله در خصوص انه...
-
تفویف
لغتنامه دهخدا
تفویف . [ ت َ ] (ع مص ) برد با خطهای سپید بافتن . (تاج المصادر بیهقی ). برد با خطها و نقطه های سفید بافتن . (زوزنی ). نگارین کردن جامه را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء): برد مفوف ؛ رقیق و قیل فیه خطوط بیض علی الطول و فی حدیث کعب : ترفع للع...
-
کبیتا
لغتنامه دهخدا
کبیتا. [ ک ُ ب َ ] (اِ) حلوایی باشد که از مغز بادام و پسته و گردکان و کنجد و امثال آن پزند. (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). حلوای مغزی . (از برهان ) (از ناظم الاطباء). ناطفه . (از برهان ). ناطف . (از آنندراج ) (از فرهنگ اسدی ). معرب آن قبیطا ب...
-
لاویان
لغتنامه دهخدا
لاویان . (اِخ ) (سِفر...) کتاب سوم از پنج سِفر است . درقاموس کتاب مقدس آمده : از آنرو به این اسم نامیده شده که مخصوصاً مشتمل بر ذکر قوانین و آئین لیویان و کاهنان و هدایا و قربانیهای ایشان است و عبرانیان آن را شریعت کاهنان خوانند. در قسم اول قربانیهای...
-
جاز
لغتنامه دهخدا
جاز. (انگلیسی ، اِ) موسیقیی است که چندی پیش از نشأت تمدن ماشینی بر روی بنائی از رقص که مبنی بر «ریتم » انسانی و بی بندوباری آن است ساخته و پرداخته گردیده است ، نه بر روی ریتمی از مکانیک که عاری از هر نوع حالت انسانی باشد. پس این ادعا که جاز موسیقی ق...
-
شیرین سخن
لغتنامه دهخدا
شیرین سخن . [ س ُ خ َ ] (ص مرکب ) کسی که گفتار وی نوشین و خوش آیند بود. (ناظم الاطباء). شیرین بیان . شیرین گفتار. فصیح . زبان آور. نطاق . سخنور. سخن آور. خوش صحبت . (یادداشت مؤلف ) : میان سپهدار و آن سروبن زنی بود گوینده شیرین سخن . فردوسی .یکی مرد ...
-
جذب
لغتنامه دهخدا
جذب . [ج َ ] (ع مص ) کشیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). ضد دفع. مقابل دفع. (از اقرب الموارد). کشیدن بسوی خود. (ناظم الاطباء). درکشیدن . چسبیدن . مقابل ردع . (یادداشت مؤلف ). و منه : «وجدت الانسان ملقی بین اﷲ و بین ال...
-
پروین اعتصامی
لغتنامه دهخدا
پروین اعتصامی . [ پ َرْ ن ِ اِ ت ِ ] (اِخ ) مسمّاة به رخشنده . شاعره ٔ ایرانی . دخت مرحوم یوسف اعتصامی (اعتصام الملک آشتیانی ). وی در 25 اسفندماه 1285 هَ . ش . در تبریز متولد گردید. در کودکی با پدر به تهران آمد و بقیه ٔ عمر خود را در این شهر گذرانید....
-
پنج سفر موسی
لغتنامه دهخدا
پنج سفر موسی . [ پ َ س ِ رِ ] (اِخ ) کتاب های پنجگانه ای است که در اول مجلد عهد عتیق واقع است و این قسم از کتاب مقدس را در2 تو 34:14 «کتاب توراة خداوند که بواسطه ٔ موسی نازل شد» نامیده است و در کتاب 2 تو 17:9 «کتاب توراة خداوند». خوانده شده و در2 پاد...
-
رب
لغتنامه دهخدا
رب . [ رُب ب / رُ ] (از ع ، اِ) فشرده و عصاره و آب برخی میوه ها یا گیاهها که اندکی جوشانیده شود تا ستبر و غلیظ گرددچون انار و گوجه و سس و جز آن . عصاره ٔ هر چیز که به قوام آورند چون رب انار، رب به ، رب انگور. (لغت محلی شوشتر) (از شعوری ج 2 ورق 21). ش...
-
جغرافیا
لغتنامه دهخدا
جغرافیا. [ ج ُ ] (معرب ، اِ) کلمه ٔ معرب از اصل یونانی ژئوگرافی است مرکب از ژئو به معنی زمین و گرافن به معنی نوشتن و تشریح کردن که روی هم رفته معنی نگارش زمین است و میتوان آنرا چنین شرح داد و بیان کرد:تشریح دقیق و علمی وضع زمین ، یا شرح وضع سطحی سیار...
-
غزل
لغتنامه دهخدا
غزل . [ غ َ زَ ] (ع مص ) سخن گفتن با زنان و عشقبازی نمودن . (منتهی الارب ). حدیث زنان و حدیث عشق ایشان کردن . (آنندراج ). محادثه با زنان . (اقرب الموارد). بازی کردن به محبوب . حکایت کردن از جوانی و حدیث صحبت و عشق زنان . (غیاث اللغات ). دوست داشتن حد...