کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طراک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طراک
لغتنامه دهخدا
طراک . [ طَ ] (اِ صوت ) بمعنی طراق است که آواز کوفتن و شکستن چیزها باشد. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به طراق و طراقه شود.
-
واژههای همآوا
-
تراک
لغتنامه دهخدا
تراک . [ ت َ ] (اِ صوت ، اِ) چاک و شکاف . (برهان ). شکاف ، که الحال طراق گویند. (فرهنگ رشیدی ). شکاف . (فرهنگ جهانگیری ). مصدرش ترکیدن بود. (از انجمن آرا) (از آنندراج ). چاک و شکاف و شقاق . (ناظم الاطباء). چاک و شکاف در جسم سخت که در تکلم تَرَک است ....
-
تراک
لغتنامه دهخدا
تراک . [ ت َ ک ِ ] (ع اِ فعل ) اسم فعل است ، بمعنی بگذار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اسم فعل است و معنی آن یعنی ترک کن ، چنانکه شاعر گوید : تراکها من ابل تراکهااماتری الموت لدی ادراکها.؟ (از اقرب الموارد).
-
تراک
لغتنامه دهخدا
تراک . [ ت َرْ را ] (ع ص ) بسیار ترک کننده . (المنجد).
-
جستوجو در متن
-
طراقه
لغتنامه دهخدا
طراقه . [ طَ ق َ ] (اِ صوت ) تراک . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). رجوع به طراق و طراک شود.
-
طراق
لغتنامه دهخدا
طراق . [طَ ] (اِ صوت ) بر وزن رواق صدا و آوازی باشد که از کوفتن و شکستن چیزی همچون استخوان و چوب و مانند آن برآید. (برهان ). آوازی که از زدن تازیانه برآید. (غیاث اللغات ). آواز صعب که بر سبیل توالی خیزد از شکستن چوب و استخوان و مقرعه ، و لولی (کذا) :...